هنر و زیبایی در آثار تاریخی
بنگرید به نقش که چگونه چشم و نظاره را در پنجۀ دست و قلم به کرنش واداشته است…. آری مجموعۀ حیات مجموعۀ «هنر» و هنر مجموعۀ «حیات» است. این درهمتنیدگی که از سحرگاه زندگی آغاز شده و میشود.[۱]
زیبایی، عبارت از صفت و خاصیّتی است که چون در شیئی وجود داشته باشد، آن را پسند خاطر و مطبوع طبع بینندۀ …………………………
زیبایی، یعنی انبساط روحی، بازشدن وشادی روح، یعنی یک فضای بازوبا طراوت وبانشاط.زیبایی در دو فضای محیط طبیعتوهنرمتجلّی میشود.
در مـیان جـویـبار زنـدگی |
گوهری پیدا و پـنهان میشود موجب شیدایـی جان میشود |
(اصغر برزی)
هنرمند،چیزی را اختراع یا ابداع نمیکند بلکه زیباییهای طبیعت رادرک میکند وآنها را به جلوه درمی آورد.[۳]
گویند هنر ما………………………………………………….
به نظرنگارنده، هنرِنقش ونگارهای به کاررفته در مساجدمنطقۀ بناب برای ایجاد ……………………….. در چنین شرایطی،دیگرهنرنمیتواند محصول مرحلۀآسودگی وفراغت از نیازها باشد.
طرحهای مقرنسکاری متنوّع و متفاوت در سرستونهای چوبی مسجد مهرآباد بناب (دورۀ صفویّه)
Assorted stalactite capitals of the Mehrabad Mosque, Bonab (Safavid period)
به نظر نگارنده این نگاره هادرنگارستان معنوی وروحی مردم منطقه، باتوجّه به اتّفاقات وجریانات تاریخی این شهر در آن دوره، نشان دهندۀ…………………………………
و ……………………………………………….ادامه در کتاب نگاه نگاره ها
هنرِبه کاررفته درمساجدتاریخی شهر بناب،ازچوبکاری مقرنس در………………………………………
نوازندگان زیبایی و زیباسازان زندگی Players of beauty, and beautifiers of the life
«موسیقی صدای خداست.»ایجاد نشاط وشادی ونواختن نتهای موسیقی همان قدرزیباست که موسیقی زبان وادبیّات ملل درسرودن یک شعروساختن یک نثر. وقتی قالیباف باانگشتان ………………………………………
و ……………………………………….
چرایی آفرینش این آثار
درخصوص چرایی ساخت مساجدتاریخیِ بامعماری چوبی ونقش ونگاردرمنطقۀ بناب، عجبشیر، مراغه وگوگان در دورۀصفوی و…………………………………..
و ……………………………………………….بقیه در کتاب نگاه نگاره ها
دوّم
اینکه،هنرمندان بااینکارخواستهاندخاطرات تلخ ………………………………………..
و ……………………………..
ششم
اینکه،توجّه به تنوّع در طرّاحی و ساخت سرستونهای گوناگون و استفاده از همۀ رنگ های جور و اجور ( نه یک جور ) در نقش و نگارهای آسمانۀ مساجد این شهر ………………………………….. جاذبۀ نقشهای این استادان هنر.
و ……………………………………………….بقیه در کتاب نگاه نگاره ها
نقش و نگار در سایر بناءها
درداخل کلیساها بیشترتصاویرانسانهای معنوی ودوران مشقّت ورنج و. صاحبان قدرت،به جهنّم بدل میکند. حال آنکه،خداوندجهنّم رادردنیای اخرت قرار داده است و هیچکس نبایداین دنیای بهشتی مردم رابه جهنّم تبدیل نماید.
خشم و خشونت در نقّاشیهای روی دیوار عالیقاپوی اصفهان (سمبل قدرت)
Anger and violence (emblems of power) in the wall paintings of ’Ali Qapu, Isfahan
هنرمندان دراین مساجد میتوانستند اَشکالی از باغات و میوههای بهشتی برای جلب رضایت شکمپرستان، نقشی از حوریان برای هوسرانان، کاخ وعمارتهای زیبا برای ثروتدوستان، جهنّم وآتش سوزان به شیوۀ زورمداران، پرندهای درقفسبه رسم زندانبانان، تیری درگلوی آهوان به منش صیادان، عدّهای درحال تعظیم ودست بوسی به رسم جاه طلبان و……….. در شبستان مساجدتاریخی به تصویر بکشندامّاچنین نکردهاند.
و …………………………………………
شبستان و سرستونهای چوبی تاریخی مسجد مهرآباد بناب (دورۀ صفویّه)
Shabestan and the old wooden capitals of the Mehrabad Mosque, Bonab (Safavid
شـکوه نــگاره هـای مسـاجد بنـاب
سرودی بارد از نـقش ونـگار ایـن شبستان هـا
نــوایـش بـس طنین انـداز باشد در تماشایی
شکوفا زد گلستان شـد شکوه آمد درون دل
زدایـد غم گشاید دل زنـد دل را به دریـایـی
نـه اعـدامی نه زنجیری نـه بست و بند زندانی
نــه از شمشیـر لب بــرّان ، گلی از مهر مینـایی
نـه با شیری در آویزد ، نـه مردی را می آویزد
نـه از مـکری و مـکّاری دلـی از مهــر آرایی
نـه از رزمی نـه از بـزمی ، نـه جلّادی و فـرمانی
که ایـن جـا ربـّنـای احسن الـحالِ تــوانــایـی
نـه در سقفش مطلّایی نـه از سیم و زر انـبـاری
نـه اربـابی ، نــه از آیـیـنـه ی تــزویــر تـمنّـایی
نه از خواب تـن آسایی نـه از رخسار رسوایی
که خود سازی و بـینایی به عشقش گر بیارایی
نـه از زشتی نـشان دارد نه خشمی می پسندد او
صفا از آسمان بـارد گُلش از فـرش سیـمایـی
بـه پایین بنگری فرش اش گلی از رنگ آلاله
بـه بـالا بـنگری عرش اش گلستانـی ز شیدایی
که زیبایی انـدیشه نـه بـا پـیـپه ، نــه با ریـشـه
بـیـا بـستـان گلاب زنـدگی از نـقش شیـوایی
بسـی درّ و گُهر دارد بـه غـوّاصـان دریا ها
نگاه دیگری خواهد بـه حکمت دیـده بگشایی
بیـا ای همدم دیریـن ، بـه آرامش رسان دل را
که با بـه بـه بیـان داریم به این نقش و شکیبایی
(علیاصغربالغ، ۱۳۹۲)
در اکثربناءهای تاریخیِ فاخرو………………………….. زمینۀ کمال و تعالی انسان نقش چندانی ندارد .
و ……………………………………..
و ……………………………………………….بقیه در گتاب نگاه نگاره ها
[۱].جعفری ۱۳۸۶، ۱۳
[۲].ویلدورانت ۱۳۷۲، ۹۹-۱۰۰
[۳].بزرگ مهری ۱۳۹۲، ۳