تونل منطقۀ سپیگان
Discovered Tunnel ofthe Historical Region of Sepigan
بیشتر دژهای جلگهای سمجهایی [راه زیرزمینی] دارند که راه فرار درونیان است و خندق و پل روان و دروازه و دربند در بنای این دژها دیده میشود.[۱]
این تونل در محلّ تلاقی منطقۀ بالقاچی با اراضی دشت تاریخی سپیگان، واقع در سمت غربی میدان امیرکبیر، کنار رودخانۀ صوفی (سپی) قرار گرفته است. چنانکه پیش از این نیز اشاره شد، این تونل در سال ۱۳۸۱ به طور تصادفی به هنگام کندن چاه آب توسّط یک نفر کشاورز در عمق ۴ متری زمین کشف شده است.
تونل در این محلّ ۵۰ سانتیمتر عرض و ۸۴ سانتیمتر عمق دارد و دیوارۀ آن دود گرفته و سیاه است. دیواره از جنس خاک رس سفت است که در محلّ به نام «خاک کیان» میشناسند. به علّت اینکه دهانۀ تونل چند روز باز مانده بود، اخباری از ورود افراد ناآگاه و قاچاقچی به داخل تونل پخش شد که از وجود ظروف سفالی، تاقچه، جای چراغ یا شمع و اتاقکهای مدوّر با سقف گنبدی در داخل تونل خبر میدادند.
کمی جلوتر از این محلّ، تونل به دو شاخه تقسیم شده است: یکی به سمت رودخانۀ صوفی و دیگری به سمت داخل شهر. شاخۀ دیگری نیز به سمت غرب یعنی به طرف روستای قرهچپوق یا قرهتپۀ گزویش میرود. بعد از کشف این تونل گزارشی رسید مبنی بر اینکه مشابه این تونل در بلوار مدرس مقابل کتابخانۀ عمومی در باغ آقای صلاحالدین در موقع حفر چاه آب مشاهده شده بود
و ………………………
دهانۀ تونل به هنگام بازشدن در منطقۀ سپیگان
Discovered Tunnel ofthe Historical Region of Sepigan
این ابهامات وجود داشت تا اینکه در مؤرّخۀ ۱۵/۱۰/۱۳۸۴ آقای علی صدرائی، رئیس هیئت بررسی باستانشناختی منطقۀ بناب و نویسندۀ کتاب بررسی باستان شناختی منطقه بناب، با مجوّز کتبی به ادارۀ میراث فرهنگی بناب آمد و در عرض هفت روز تونل را مورد کاوش و بررسی اوّلیّه قرار داد.
به هنگام کاوش محلّ، دهانۀ تونل که در سال ۱۳۸۱ به دلیل مسائل امنیّتی
و ……………………….
قسمتی از تونل به هنگام بررسی کارشناسی (عکس از علی صدرائی)
نتیجۀ گزارش
از سمت بالا به پایین ۲۰ سانتیمتر خاک رس، ۲۰ سانتیمتر ماسۀ بادی، ۲ سانتیمتر گل
و …………………..
ادامه در کتاب دو جلدی نگاه نگاره ها ، ( به همراه عکس های مرمتی و نقشه ی بناها )
- اصلیترین مسئله این است که قنات یا کاریز اصولاً در اراضی کمآب و در شهرهایی که آب چاه یا رودخانۀ جاری ندارند حفر میگردد؛ مانند کاریزهای روستای دوش و روستای قیماسخان در شمال شهر در سمت شرقی روستای چلّهغار که آب چاه در سطح پایینی است. در صورتی که در فاصلۀ ۵۰۰ متری این تونل یا کاریز، رودخانۀ بزرگ صوفی در جریان است. به ویژه آنکه در آن زمان سدّی نیز در بالادست این رودخانه ایجاد نشده بود و سیل رودخانه در گذشته چندین بار ساکنان شهر را تهدید کرده بود. به همین دلیل، در امتداد سمت شمالی رودخانه دیوار سنگی بزرگی ایجاد نموده بودند تا سیل شهر را ویران نکند. بنابراین، در این شرایط نیازی به آب وجود نداشت که در کنار این رودخانه در عمق ۴ متری از سطح زمین کاریزی حفر نمایند آن هم با طول بسیار زیاد و در موازات رودخانۀ صوفی و در دشتی هموار.
- درست در بالای سر این کاریز، نهر پرآبی از رودخانۀ صوفی به زمینهای کشاورزی میرود و همین نهر آب بود که به تونل راه یافته و دهانۀ تونل را مسدود نموده بود. با وجود نهر آب در سطح بالا، چه لزومی داشت در سطح ۴ متر پایینتر از این نهر برای برداشت آب کاریزی حفر نمایند؟
- چرا این کاریز تقریباً به موازات رودخانۀ صوفی حفر شده است؟ به ویژه آنکه از این رودخانه به تمامی اراضی منطقه، همانند جریان خون در رگها، نهرهایی جاری هستند. اگر فرض بگیریم که از این کاریز به اراضی قرهتپۀ گزویش آب بردهاند، چرا این کاریز مستقیم و از راه نزدیک اراضی منطقه به رودخانۀ صوفی حفر نشده و این راه دراز را پیموده است؟ بعید به نظر میرسد که مقنّی به این مهمّ بی توجّه بوده باشد.
- اگر این فرض درست باشد که این کاریز به سمت قرهتپۀ گزویش میرود، حفر کاریز در این فاصلۀ طولانی طاقتفرسا می بود، به ویژه اگر این تونل با تونل دیزج ناولو ارتباط داشته باشد. کندن این کاریز از عهدۀ چند نفر مالک زمین خارج است
- و ……………………..
سؤالات مشابه زیادی مطرح اند که پاسخ به آن ها مستلزم بررسی بیشتر با تأمین اعتبار بیشتر است. نهایتاً اینکه، اگر این تونل یک کاریز است باید دولت و مسئولان در این سالهای خشکسالی با احیای آن خدمت بزرگی هم به اراضی کشاورزی و هم به دریاچۀ ارومیه بنمایند. انشاءاللّه در آینده فرصت دیگری برای پاسخ به سؤالات طرح شده ایجاد شود.
ادامه در کتاب دو جلدی نگاه نگاره ها ، ( به همراه عکس های مرمتی و نقشه ی بناها )
[۱]. کیانی ۱۳۶۶، ۹۳