زنگوله ها
زنگوله = نام محلی ( زینگرو =Zngrou) = (زینگ + رو) = (زنگ + رفتن ) = زدن زنگ برای رفتن
زنگوله و سکوت بیابان
زنگوله و موسیقی کاروان
زنگوله و تنهایی چوپان
نمونه ای از زنگوله های مفرغی : دوره تاریخی ( عکس از نگارنده )
نمونه ای از زنگوله های برنزی قدیمی : ( عکس از نگارنده )
انواع زنگوله
زنگوله بهمراه چوپان و کاروان ، در سکوت دشت و کوه و بیابان ، چه نسبتی با هم دارند. هر قوم قبیله ای ، تبار و طایفه ای و ملّت و مللی موسیقی و رقص و آوازمخصوص خود را دارد .این موسیقی سکوت تکرار روز ها را می شکند و به زندگی تنوع می بخشد
زنگوله از قدیم در گردن اشتران ، قاطران کاروان ، گردن اسب ، گردن گله گوسفندان در کوه و دشت و بیابان وجود داشته و دارد . زنگوله های کوچک بزرگ ، در طرح ها و شکل های متفاوت، از جنس آهن و برنز ، بعضا کنده کاری های شکیل و زیبا در گردن گوسفندان و اشتران آویخته اند . زنگوله های کوچک در گردن بره ها و بزرگ در گردن بعضی از شتران کاروان به ناقوس کلیسا بیشتر شبیه است . با حرکت حیوانات و تکان گردن صدای زیر و بم نت های موسیقی تولید می گردد .
وجود طرح طبیعی زنگوله مانند ، در گردن گوسفند ( عکس از نگارنده )
در گردن بعضی از گوسفندان طرح طبیعی زنگوله مانند ، مثل عکس بالا وجود دارد ، آیا چوپانان قدیمی آویختن زنگوله به گردن گوسفندان را از خود گوسفند الگو برداری نموده اند ؟ و یا بر عکس ؟
زنگوله موسیقیایی در گردن گوسفند( عکس از نگارنده )
وجود طرح طبیعی زنگوله مانند ، در گردن گوسفند ( عکس از نگارنده )
در چرایی این زنگوله ها در گردن این حیوانات اهلی ، به نظر می رسد چه چیزی می تواند سکوت شبانه روزی این همه راه طولانی و حرکت کاروان با پای پیاده ، در پَستی و بلندی کوه ها ، دشت و بیابان را بشکند و خستگی را از تن به در برد ؟ ،یا بر راه طولانی غلبه نموده و سرگرمی و نشاط راه باشد ؟
زنگوله کاروان شکستن فضای مرده ی راه های تکراری است ، آرامبخش نفس های خسته ای است که از شهری به شهر دیگر، صعود و فرود از کوهی به کوه بعدی ، از دشتی به دشت همانند ، از کویری به کویر سوزان ، شبانه روز در راه است ، صدایی است در بی صدایی کویر. زنگوله کاروان صدای موسیقیایی زندگی در دنیای مبادلات کالا ها و اقتصاد جهان توسط کاروان ها است ، تجارت وتعادل بخشیدن به جریان خون اقتصاد مردم دنیاست ، زنگوله صدای رسانه ای تداوم زندگی است ، زنگوله زنگ بیداری به خفته گانی است که تن به تلاش نمی دهند و اگر بیدار نشوند از حرکت کاروان تمدّن زندگی باز خواهند ماند ، زنگوله زنگ ساعت عمر ماست که در زمان میگذرد ،
شترکاروان زنگوله دار( عکس از نگارنده )
زنگوله مونس موسیقی چوپان تنهایی است در بیصدایی دشت و صحرا ، زنگوله یار چوپان شکستن سکوت بیابان است، صدای فرار از تنهایی ، صدای زندگی ، صدای تلاش تکاپو برای زنده ماندن ، تولّد ، رشد و نمو گوسفندان است در تهیه ی تغذیه سالم انسان ها برای زیبایی حیات .
اسب و زنگوله( عکس از نگارنده )
زنگولههای کوچک و بزرگ در گردن گوسفندان یعنی صدای زیر و بم نت های موسیقی زنگولهای . اوج زیبایی این موسیقی زمانی است که با نوای نی و هی هی چوپان ، بع بع گوسفندان ، عو عو سگان نگهبان ، جیک جیک پرندگان ، رقص چمن زار ها ، عطرگل ها و پیچیدن آن در دشت و صحرا ، صدای وزیدن باده و بوی باران در بیابان همراه باشد . حکایتی است که از نی چوپان باید شنید در ناله ی جدایی و فرار انسان از زندگی طبیعی در دامن طبیعت .
نی و نوای زنگوله چوپان
زنگوله راهنما و صدای سمت یابی گوسفندان گم شده در بیابان است ، صدای آژیر خطر در حمله گرگان است به هنگام شب برای چوپان خفته ، زنگوله همدم و همراه راهیان دشت و صحراست ، زنگوله صدای رفتن کاروان است ، زنگ رفتن زندگی است .
چوپان و گله اش، شکستن سکوت بیابان باموسیقی زنگوله ها ( عکس از نگارنده )
چوپان و گله اش، شکستن سکوت بیابان باموسیقی زنگوله ها ( عکس از نگارنده )
زنگوله نیاز زمانهای دور دستی است که غم و اندوه تنهایی چوپان را افسرده می کرد. این خود دلیلی است که موسیقی و آواز، غذای روح است در رهیدن از تنگنای تنهایی.
نگارنده : علی اصغر بالغ بازنشسته میراث فرهنگی بناب
مؤلف : کتاب دو جلدی ” نگاه نگاره ها ” ( زیبایی های میراث فرهنگی )
وب سایت http:/www.negahenegareha.ir/