اشیا موزه مردم شناسی بناب ( عکس – علی اصغر بالغ )
❇️ – انسان و چراغ
به مناسبت روز جهانی موزه ها .(هفته میراث فرهنگی ).
موزه مردم شناسی جنوب سهند بناب
✅ – “چراغ های نفت سوز”
?_ اشیاء موزه ها، تجربیّات علمی و عملی ماندگارِ مردان و زنانی است که فرهنگ و هنر را میراثی گرانبها برای فرزندان راستین خود به ارمغان گذاشته اند.
? – میراث فرهنگی، هویّت پُر فراز و نشیب تاریخ انسان هاست ، ثروت و سرمایه ملی، یاد و حافظه تاریخی ما ست. ? – میراث فرهنگی تجربه عاقلانه ی یک جمع از بزرگان قوم است، که در کتاب اوراق سینه های مردم ماندگار مانده است. اشیاء موزه ها، در عین بی زبانی ، از منظر های مختلف برای نسل های بعد خود سخن ها دارند .
?_ در بخشی از موزه مردم شناسی بناب ، ویترینی از انواع “چراغ های قدیمی نفت سوز ، تک فتیله ای ، چند فتیله ای ، نمره ای ، لاله و شمعدانی سوز ، گردسوز و فانوس به نمایش در آمده است.
?_ ارزش چراغ ، نه به شکل ظاهری زیبا ، که به عملکرد او باز می گردد . آنچه او را در ویترین تاقچه ها ، بَزک اطاق خانه ها ، جایگاه گنجینه و موزه ها نشانده است، تشابه با سوز دلیست که با انسانیّت انسان ها دارد .
✅ – سوختنی مشترک .
?_ هر دو می سوزند ، درد مشترکی در روشنگری دارند ، یکی بی جان ، و آن دگر از دل و جان . یکی “کوری از چشم ” می گیرد و وان دگر “کوری از ذهن”.
در بی فروغی و خاموشی چراغ ، همه خوابند و خموش .
?_ هر دو چراغ راهند و عصای دست. دورهمی ، جمع نشینی ، کنار هم بودن انسان ها را سببند .
?_ در بودنشان تاریکی میراست . در کنارشان، نگاه ها عمیق تر می شوند ، تا انسان ها با احتیاط قدم بردارند که دزدان ، در سرِگردنه ها به کمین نشسته اند، تا به تله چاهی که در راهشان کنده اند گرفتار نشوند .
?_ هر دو برای انسان راهنمایند، یکی فانوسی در دست ، و آن دگر جلودار و کاروان سالار.
?_ هر دو از جنس نورند و روشنایی ، رنگین کمانی زیبا
به زیبایی پرتو شفق صبحگاهی.
به زیبایی دست های سایبانِ سایه گستر خداگونه ، بر سر درماندگان و بی سرپرستان .
به روشنایی نورِ دلِ انسان های دلسوز و مهربانی که از دلِ غمزده غم زدایند .
به زیبایی انسان هایی که از چشمان شمعی سوزان اشک گیرند .
به امواج بلند انسانیّتی که دل های گرفتار توفان را به ساحل نجات می رسانند.
به آرامیِ آرامشی که خانواده ها سر بر بالین گذارند .
به صفای افکار بلند مدیرانی که چراغ کشوری را در این دنیای تاریک به روشنایی نگهدارند و انوار عدالت را بسان خورشید بر هر دل و روزنی بگسترانند.
و به شوقِ چشمِ دیدن مناره ای در کویر تنهایی ، نشان از آبادی سر دهد.
? _ شمع یکی دیگر از سوختگان به روشنایی و روشنگری است ، شمع در ادبیّات ما جایگاهی بس بزرگی دارد ، سوختن با تمام وجود، سمبل و نماد کسانیست که عاشقانه ، عارفانه و فداکارانه در راه معشوق جان باختند و سوختند ، روشناییشان به خورشید پیوست تا همیشه برای انسان ها فروزان بمانند.
?_ سوختن را از چراغ و شمع باید آموخت .
نه با آن شعله ی دودی چه چشم ها را کور و خانه ای را به سیاهی نشاند. نه کمتر ، چه با پتِ پتی خاموش شود.
?_ چه نسبتی است میان سوختن و روشنگری ؟. از زمانی که انسان گرما و روشنایی آتش را کشف کرد ، هر گز نگذاشت خاموش گردد ، از آن زمان ، نگاه ها به روشنگری آغازید ، انسان مشعلی ساخت و ظلمت شب را زدود .
فانوس ، عصای دست انسان شد و چراغ صدر نشینِ شمع جمع انسان ها .
امّا لامپ با آن همه گستره ی روشنایی و زرق و برقش ، هر گز این جایگاه را پیدا نکرد .
نمی دانم . !! شاید رفت و آمدش به انتخاب و اراده مردم نبوده و نیست ،
شاید به عدالت نمی سوزد، به جایی هایی مفت و خانه بینوایان قطع .
?_ تقدیم به همه راهنمایان راستین میراث ماندگار .
سپاس از خوانش این نگارش.
بازنشسته میراث فرهنگی بناب علی اصغر بالغ ( ۱۳۹۹)
موزه مردم شناسی بناب
بازنشسته میراث فرهنگی بناب / علی اصغر بالغ ( ۱۳۹۹)