نمایش نوار ابزار

کدام نام صحیح است. ؟ گزاوشت، ؟  گزووش، ؟  گزاویش، ؟ جزویش، ؟ یا گزویش. ؟

عکس جنگل یورقونلوی بناب ، منطقه گزویش ،محل  تربیت انواع اسب های دولتی، با نژاد ایرانی و خارجی . ایلخی تاریخی بناب

️ _  با یک مقدمه : نگارش بر مبنای گویش محلی است. زبان شناس نیستم ،  امکان اشتباه در نگارش و معنی وجود دارد . بخشی از فرهنگ، هنر  و هویّت تاریخی شهر در این واژه های باستانی  است .  شناخت  هنر و صنایع دستی ،  واژه ها ، ادبیّات  ، افسانه ها،  بازی های  قدیمی کودکان ، سروده ها و ضرب المثل ها ی حکیمانه ای که بزرگان  قوم ، فهیمانه  برای ما  ایرانیان به ارث گذاشته اند، کمک به فرهنگ و هویّت ماست  .

 این واژه ها ی آشنا با نسل قبل از دهه  چهل ، از گویش ما می روند ، قبل از رفتن بهتر است با این واژه ها صحبت کنیم . قصد آزردن کسی یا زبان خاصی را ندارم ، اگر اشتباه نوشته شده صحیح آن را بنویسید تا بیآموزیم . نهایت سپاسگزار خواهم بود بفرمایند این واژه ها به چه زبانی؟، چه زمانی ؟ و متعلّق به چه قوم و قبیله ایست ؟.   حداقل کاری که می توانیم بکنیم این واژه ها را با همان گویش و معنای محلی ،جمع آوری و به آیندگان بسپاریم .

✅ _ دو دیدگاه به معنای یک نام و یا  واژه “گزویش” در بناب .

✅ _ از استاد نظری که کارشناس زبان ترکی است، پرسیده شد و استاد این چنین معنی کردند.

? _گزوویش =(گزوویج ) = گزمک یئری (تفرجگاه ).

?_  دیدگاه دیگر،  نقل قول از حسین بابک نویسنده کتاب سیمای بناب . بشرح زیر

? _ گزویش = گزویج = گز + ویج = درخت گز + مکان = محل گز = گزستان .

 یورقوننو ،  یورقونلو یا یورگونلو .

✅ _   سمت غربی بناب سواحل دریاچه ، همان یورقونلو یا گزستان می باشد، سوای اینکه بزرگان این نام را چگونه ریشه یابی و  معنی می کنند ، حقیر به معنای “تفرجگاه” نامیدن استاد نظری،  نظری  دارم .

? _ بررسی تطبیقی محل با معنای واژه.:

       گزویش سمت غربی بناب ، پوشیده از درختان “گز” و یا “یورقون” می باشد ،  جنگلی بنام “یورقونلو”.  محلی برای پرورش اسبان دولتی در طول تاریخ با انواع نژادها ایرانی و عربی،  بنام  ( ایلخی قرچبق بناب )

۱ – به نظر حقیر  اگر “تفرجگاه” را به معنای باغ ، مرغزار ، جای سرسبز بگیریم ، محل چندان نسبتی با تفرجگاه ندارد .

۲ – بوی بد گِل و باتلاق های گندیده در تابستان برای گردش آزار دهنده بوده و هست.

 ۳ – آب نوشیدنی و آبیاری در آن منطقه وجود ندارد.

۴ – فضای سبز درختان گز ، آن لطافت و زیبایی را نداشته و ندارد  برای نشستن ، و آرامش یافتن در کنارشان.

۵ – گرد و خاک تولید شده نمکی بوده و ایجاد مزاحمت می کند .

۶ – پاییز، زمستان و بهار به دلیل بارش باران و برف و گِلی شدن خاک رس زمین، امکان گردش وجود ندارد.

۷ _ اهالی محل هم برای گردش به این سواحل نمی روند ،

در گذشته تعداد کمی از مردم محل برای” گِل درمانی” به ساحل می رفتند. غیر از  اینجا در عجب شیر ، بندر “رحمانلو “منطقه گردشگری است ، اما نام آنجا ، یورقونلو و یا گزویش نیست.

✔️  _بزرگواری فرمود استاد نظری در محل حضور ندارد تا بداند سمت غرب بناب گز ، یلغون و یا یورقون می باشد. ایشان راست می فرمایند،  استاد اهل محل نیست، از اطلاعات زبان تخصصی ترکی واژه را معنی کرده .

نتیجه : با توجه به دو نظریّه بالا و تطبیق معنی واژه با محل  ، به نظر می رسد نگارش و گویش نام محل “گزویش” صحیح می باشد . دیگر  نگارش ها  مبنای علمی ندارد .

   دوم :  این دو بزرگوار کارشناس و نویسنده به ما یاد دادند که ، کلمه  “ویش”  همان  “ویج” است ، مثل ایرانویج . با این جایگزین ، ما را در معنی نام دیگر روستاهای بناب بنام “ارویش” و “ازویش” یار شدند ، از هر دو این بزرگوار متشکریم

✅ – معنی واژه  “یورقون” و یا “یورگون” را نیز شاید بتوان با توسل به واژه های مشابه و هم خانواده ، نتیجه ای گرفت، باید بررسی کرد .

    مثلا در واژه های زیر :  که  “گون”۸یا “قون” در آن ها بکار رفته است.

     یور قون / یُور گون . / گوش گون ./ گون داق ، / سُور گون ، / گون شی./ گون آغ یا قوناق /  گُون ، مثل: گُونوب ، گُوندو= نشستن پرنده / گون دوز / قون قا، نام محلی در داخل تبریز/ گون دارما،  و…

    تار و یا شاخه های نازکِ یورگون یا یورقون “چال” می گویند مانند، چالقو ، که هم برای استفاده جارو در “طولیه” و هم از آن برای تنبیه بچه ها استفاده می کردند . مثلاً گویند   همچنین “چال” بمعنی زدن . در واژه های : چالیر = می زند / چالدی = زد / چاللیر = شاخه ها را می زند / چالخیر = به هم می زند / چالشیر، خودش را به هر طرف می زند/ پاچال= زدن چاله در کنار چاه /و …

 درخت “یورگون” و یا “گز” تیره های دیگری هم دارد ، که از تارهای آن در سبد بافی استفاده می کنند ، به تارهای آن چال و یا “تین” می گویند . ( پایان قسمت اول )

سپاس از خوانش این نگارش .

 

 

علی اصغر بالغ بازنشسته میراث فرهنگی .

 ??????۱۳۹۹ / ۳

نظر کاربران

خلیل پور, [۲۶.۰۵.۲۰ ۰۱:۴۶]

[در پاسخ به اصغر بالغ]

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرانقدر جناب آقای بالغ و تشکر از بابت ارایه نتایج مطالعات گران مایه حضرتعالی

و اما بعد

سوالی که در خصوص توصیف کلمه  ” گزویش” از دو دیدگاه اعلامی به ذهن حقیر خطور می کند این است در دیدگاه استاد نظری ، کلیه اصطلاحات ترکی اصیل هستند ولی در دیدگاه دوم از عبارت ” گز” تعبیر به درخت گز شده است که خود واژه ای است کاملا فارسی چنانچه در شاهنامه هم آمده است: رستم از چوب درخت گز تیری درست می کند و با آن بر چشم‌اسفندیار می زند…

حال سوال‌ اینجاست از آنجایی که در بیان معنی کلمه” بناب” ، اساتید صاحبنظر مفهوم ” ریشه در آب” را رد می کنند چرا که ترکیبی فارسی است و نمی تواند در منطقه ای با چنین قدمت و فرهنگ و با مردمان ترک زبان جایی داشته باشد حال به نظر حضرتعالی ، دیدگاه اول یا هر دیدگاهی به غیر از دیدگاه دوم نمی تواند نزدیک به صحت باشد؟

مجددا از صبر و حوصله آن جناب سپاسگذارم

 

اصغر بالغ, [۲۶.۰۵.۲۰ ۱۱:۰۵]

[ارسال از اصغر بالغ]

با عرض سلام و احترام خدمت جناب آقای خلیل پور.

بزرگوار آنچه حقیر نوشته ام بررسی محل با نام گزویش است ، وضعیت محل نشان می دهد نام آنجا “گزمک یئری” ، باغ و  تفرجگاه نمی تواند باشد با وضع موجود مطابقت ندارد ، اما با نام “گز” یا “گزستان” مطابقت می کند. نتیجه وضع محل نشان می دهد نام گزویش درست ، محل نامش را از گزستان گرفته ، مثل روستای یورقونلودر ملکان و…. اما چرا نام آنجا فارسی است و ترکی نیست کار من نیست بزرگان و کارشناسان باید بگویند .

از نام ها یا واژه های  باستانی در بناب خیلی زیاد است ، خیلی زیاد ، حقیر هم مثل جنابعالی دنبال کارشناسی هستم که بفرماید زمان ، زبان و قوم و تبار این واژه ها کیست .

اما کافی است جنابعالی یک قلم و کاغذ بردارید و نیم ساعت پای صحبت پدر بزرگ و یا مادر بزرگ ها بنشینید ، خصوصا در روستاهای دور دست ، البته نشستن و گوش دادن محققانه  نه عادی . و یا نام و اصلاحات موجود در کشاورزی و ابزار آلات صنایع دستی و نام قدیمی محلات و …. مثلا نام مهرآباد، خرمن کوچه ، تنگه کوچه ، کوزه چیلر ، اُوریز ، قنو ، چکش، میخ ، و …

بعد از آن در وقت مناسب در خدمت حضرتعالی بنشینیم و صحبت و بررسی کنیم و جنابعالی به حقیر کمک فرمایید به نتیجه برسیم.

ممنون از سئوال و توجه حضرتعالی

سپاس ????

اصغر بالغ, [۲۷.۰۵.۲۰ ۰۷:۵۴]

[ارسال از خلیل پور]

با سلام و عرض ادب

خوشا به حال حقیر که لحظاتی را دور از چشم روزگار مغتنم افتاده تا خوشه چین تجربه و علم استاد باشم

امید که لجاجت حقیر حمل بر بی ادبی نباشد  بگذارید به حساب تعصب گزاوشتی حقیر!

در اینکه اراضی حد غربی بناب خواستگاه درخت گز ( یورقون) باشد شکی نیست ولی مطلب اینجاست آیا این اراضی جزو منطقه گزاوشت است؟!

اجازه بدهید مرور کنیم: از حد شمال غربی بناب ( اراضی منطقه شمالی دانشگاه آزاد) که جزو اراضی روشت کوچک، زاوشت و در نهایت اراضی کشاورزی آغاجاری و مهرآباد ( دو حد جنوبی و شمالی نهر قوبی) سپس اراضی روستای آخوند قشلاق. در ادامه اراضی قره چپق و قرائ  پنج گانه و نهایتا قره قشلاق و حاج مسیب و چپقلو.

حال پس از کسر اراضی فوق، مابقی اراضی گزاوشت ( بدون لحاظ مناطق مسکونی) از حد جنوب شامل سپیرگان، دولت قورو سو، جرنلیک، قروق، کور آرخی اوسو، آغ باغ لار، ننم وار، میانالار، دیزه چمنی و… ( البته قصد تفکیک اراضی ندارم و احتمالا تفاوتهایی در حریم مناطق وجود خواهد داشت)

همانگونه که مستحضر هستید کلیه اراضی اخیر الذکر جزو اراضی درجه یک از لحاظ کشاورزی است  و نمی تواند خواستگاه رویش گز باشد ( در خصوص امر کشاورزی از دور دستی بر آتش دارم)   ولی می تواند به فرضیه اول که ” تفرجگاه و محل گشت و گذار” نزدیک باشد به دلیل وضعیت مطلوب آب و خاک منطقه.

 

اصغر بالغ, [۲۷.۰۵.۲۰ ۱۰:۲۶]

سلام و عرض ادب دارم خدمت جناب آقای خلیل پور

برادر حقیر استاد نیستم  با اندک سوادی و تجربه ای در میراث فرهنگی اصغر بالغ هستم ، کوچک همشهریانم .

سپاس از چالش و پرسش حضرتعالی

۱ – به باور حقیر گذشته تاریخ بناب از دو طایفه و دو قبیله بزرگ تشکیل شده است ، نیمی منطقه گزاوشت و نیمی منطقه مهر آباد. نیمی از منطقه،  نامش را از شرق محل طلوع خورشید یعنی “مهر”  بنام مهر آباد گرفته. نیمی دیگر دیگر منطقه گزویش به وسعت مناطق مسکونی و گزستان یا یورقونلو از شمال به جنوب سواحل دریاچه در بناب . اهمیت ایلخی دولت ها و محل پرورش انواع اسب و نژاد ، اهمیّت تاریخ گزستان کمتر از مهر نیست.

هر دو طایفه کنار هم می زیستند با اندک اختلافاتی ناشی از قدرت ، تسلط و در اختیار داشتن منطقه و مردم قوم خویش ، که این اختلافات در طول تاریخ هر از گاهی با نامی و بهانه ای مثل سایر صاحبان قدرت، که تا به امروز به ما ارث رسیده است ، به همین علت در اکثر شهرها یک مسجد جامع وجود دارد ولی در این شهر کوچک دو مسجد جامع هر یک بنام محل خود و هر کدام بر روی تپه باستانی از هزاره اول قبل از میلاد . حقیر هم به اجداد ، در کوی اولادذکور ، مرز بین منطقه مهرآباد و گزاوشت بوده و هستم ، لذا افتخار بهرمندی از فرهنگ دو منطقه بزرگ را دارم. و به جز از تعصب به تحقیق ، تعصب دیگری ندارم . (انشالله با کمی حوصله به موضوع می رسیم )

۲- با قبول این واقعیّت که هر آبادی برای گذران زندگی ، قسمت خاک مرغوب خود را به کشاورزی اختصاص داده است ، گزویش هم از این قاعده خارج نیست، وقتی گفته می شود گزویش دلیل نمی شود که در همه جای این آبادی گز وجود دارد. مگر روستای یورقونلوی ملکان که نامش را از یورقون گرفته باغ و باغات و کشاورزی ندارد ؟ ، آن باغاتی که حضرتعالی نام بردید مهم ترین اراضی کشاورزی بناب است .

۳- جنابعالی وضعیّت امروز را بر گردانید به چند دهه قبل ، از قوبی چای به سمت شمال ، از اواسط خیابان دریا به سمت غرب یورقون بوده ، بعدا احیا شده و توسعه یافته است، این وضعیت در سمت جنوب غربی هم تقریبا همینطور بوده ، بیشتر این باغات در چند دهه گذشته توسعه یافته ، حال این توسعه را مثل نوار فیلم برگردانید به هزار سال پیش ، شاید گز در بیخ گوش گزویش بوده است. با پوزش،  توضیح بیشتر اراضی ناشی از ضعف چشم و کندی نگارش ، از عهده حقیر خارج است .

۴ – حال برگردیم به سئوال اصلی جنابعالی ، برادر به باور حقیر منطقه گردشگری و به قول استاد “گزمک یئری ” تعریف خاص خود را دارد،  باید دارای جذابیّت ، مزیّت و مزایا به دیگر جاها داشته باشد ، مثلا،  مزیّت کناره های قلعه چای عجب شیر ، جذابیّت کناره های صوفی چای،  سرستون ها و نقاشی روی چوب مساجد بناب، در شهر های همجوار نیست، ولو اینکه آن شهر ها هم برای خوشان مزیّتی دارند.

جذابیّت فضای سبز شهر های شمال و آثار تاریخی اصفهان در دیگر شهر ها نیست ، اما همه جا باغ و باغات و چمن زار وجود دارد با مالکیت خصوصی، که اجازه گردش به دیگران را نمی دهند، با این اوصاف اراضی و باغات بناب مزیتّی نسبت به سایر شهر ها ندارند تا نامی به بزرگی “گزمک یئری” و یا “تفرجگاه” را به خود بگیرد .

سپاس از حوصله خوانش . بالغ

دیدگاه ها