نمایش نوار ابزار

سنگ نگاره های تاریخی قبور در بناب (قسمت اول، دوم و سوم )

❇️ – سنگ نگاره های تاریخی قبور در بناب (قسمت اول)

? – نوشته ها بر روی سنگ قبر های هر شهر و  دیار ، گنجینه ای از تاریخ گویای سرزمین ایران باستان ماست.

     در واقع بیوگرافی  همان صاحب قبرهاست،  اما ، یک لحظه مکث، یک دقیقه دقّت درپای صحبت این سفر کرده‌ ها، برای ما سخنی از گذشته ها دارند .

  مگر نمی گویند گذشته چراغ راه آینده است ، پس چشم اندازی کوتاه از این دریچه روشن به سرنوشت مردان گذشته ایران زمین باید ، چرا چه یک سر این وقایع با فرهنگ و تاریخ امروز ما گره خورده است .

چقدر کار نیک و اندیشه خوبِی از بزرگان فهیم اقوام ایرانی ، از همه دانش ها برای ما به یادگار گذاشته اند. به طرق مختلف و به صورت های  نوشته ، ضرب المثل ، نقاشی ، ادبیّات شفاهی ، و این بار پیام در کتیبه های  سنگی ، منوّر راهمان شده اند تا بشناسیم مسیرمان را .

    فرهنگ و هنر امروزین نیز میراثیست برای آیندگان .

? –  این کتیبه ها گاهی شناسنامه ی قوم و قبیله ایست ، گاهی با واژه هایشان با ما سر صحبت دارند . گهی این نقوش پیامیست  برای امروز ما ، گاهی با نوع سنگ ،  طرح ، شکل ، بزرگی و کوچکی سنگ قبر، با ما سخن ها دارند. و ما می توانیم با مطالعه ی آن ها ، وضع اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی زمان بشناسیم .

بنای آن ندارم به جزئیات این سنگ نگاره ها به پردازم ، اما نباید از کنار آن ها نیز بی تفاوت گذشت و رفت .

چقدر افتخار آفرین است که می بینیم بیش از ۱۰۰۰ سال پیش بر روی سنگ قبرهای شهرم ، واژه ی شهید ، اشکالِ بسیار زیبای هندسی با دستان هنرمند حکاکان ایرانی، اشعار ، جملات عارفانه ، اندرزهای حکیمانه ، در قاب ها و طرح های متنوع ، شکلی از سپر ، تیر و کمان ، عشق ، علائم و آرم های آئینی و مکتبی است . نثر هایی که رنگ و بویی از مردم داری و خدا خواهیست .  اکثرا با خطوط عربی و آیات قرآنی.

   حفظ و ماندگاری این سنگ نگاره های تاریخی مدیون جملات و کلمات عربی و قرآنی است.  اگر با این خطوط نوشته نمی شد ، معلوم نبود امروز چه سرنوشتی پیدا می کردند .

   در مجموع یاد می گیریم که امروزمان با دیروز  ، و دیروزمان با گذشته ها، گره خورده است ، فرهنگ ایرانی شاخ و برگی از یک تنه درختند و ما به این تن تنیده ایم .

 

❇️ – سنگ نگاره های تاریخی قبور در بناب (قسمت دوم)

 

? – نوشته ی سنگ قبر های هر شهر ، بخشی از میراث و گنجینه ای از تاریخ گویای ایران ماست . چرا چه یک سر این وقایع با فرهنگ و تاریخ امروز ما گره خورده است .

    بعد از قبرستان روستای زوارا، قبرستان قدیمی مهرآباد بیشترین سنگ قبرهای منقوش در اشکال هندسی، و در طرح های گهواره ای ، مکعبی مناره ای ، با بار فرهنگی خوب ، گهی با علائم و آرم های آئینی ، برای ما سخن ها دارند .

? – وضعیت قبلی این قبرستان از محل جهاد قبلی واقع در روبروی عسکرآباد در خیابان مطهری تا قبرستان قدیمی مهرآباد فعلی در ابتدای عسکرآباداز یک قطعه قبرستان تاریخی بزرگی با سنگ قبر های فوق الذکر ، تشکیل شده بود

 حدود سال ۱۳۰۷ شمسی ، موقع خیابان کشی مطهری به دو قسمت تقسیم شده است . حقیر این سنگ قبر ها را دیده بودم . یادم می آید در سال ۱۳۳۸ یک سنگ بزرگ مکعبی شکل سیاه رنگ ،  از جنس گرانیت  وجود داشت . که سنگ تراش داخل آن را گود کرده بود ،

 داخل اکثر این سنگ های بزرگ را  سنگ تراش می کند و خالی می کرد برای سبک شدن و حمل و نقل آسان این نوع سنگ ها . بعدا مردم محل از فرصت استفاده کرده در گودی داخل این سنگ “چوان” می کوبیدند و به جای پودر لباس شویی از آن استفاده می کردند.

?  چوان = چُو + ان = چوب + کان ، مخزن . “چوان” ریشه یک علف کوهستانی است که از کوه های دامنه سهند می آوردند و بعد از خشک کردن آن را می کوبند و به صورت پودر در می آوردند و می فروختند. “چُوان” بوی تند و خاصیت شویندگی خوبی دارد . در سال ۱۳۳۸ هنوز  پودر لباس شویی اختراع نشده و یا به بناب نرسیده بود ، مردم در شستن لباس ها از پودر “چوان” استفاده می کردند ، که بعد از به بازار آمدن پودر لباشویی، مصرف “چُوان” متروک شد .  جالب است  دومین بار استفاده از “چوان”  ۴ سال  بعد از انقلاب بود ، وقتی پودر لباس شویی پیدا نمی شد باز مردم به “چوان” روی آوردند و یکبار دیگر نیز از چوان استفاده کردند .

  ?-  در حوالی سال ۱۳۴۸ شهر دار وقت آقای سرهنگ موسوی این قسمت قبرستان را ( جای جهادکشاورزی ) خاک برداری و تسطیح و به  پارک و فضای سبز شهر تبدیل کرد ، سنگ قبر های  بزرگ با نقش و کتیبه از بین رفت،  حقیر از سرنوشت آن ها اطلاعی ندارم .

? –  حوالی سال ۱۳۵۵ شمسی زنده یاد جناب آقای حیدر زاده نماینده وقت بناب در مجلس شورای ملی ( روحش شاد ، یادش گرامی ) از آن بناب دوستان واقعی بود، تلاش زیادی کرد تا بناب را شهرستان کند ، برای این کار در این قسمت از قبرستان پیش ساختمانی احداث کرد برای فرمانداری . اما ….

 ( ادامه دارد )

❇️ – سنگ نگاره های تاریخی قبور در بناب (قسمت سوم)

? –  حوالی سال ۱۳۵۶ شمسی زنده یاد جناب آقای حیدر زاده نماینده وقت بناب در مجلس شورای ملی بود.

قبلا یک ذکر خیری از این مرد دوست داشتنی داشته باشیم بعد بر گردیم به اصل موضوع.

? چنانکه بزرگان شهر می دانند در نمای شرقی و قسمتی از نمای جنوبی مسجد جامع گزویش در گذشته مغازه هایی ساخته و فروخته بودند، یک وضعبیت زشتی به در دید منظری مسجد وجود آمده بود، بنظرم ۱۶ مغازه را شامل می شد ، در سال ۱۳۵۶ آقای حیدر زاده  اعتباری جهت خرید و آزاد سازی نمای این مسجد تامین و مغازه ها خریداری و برداشته شد ، چقدر این مرد بزرگ علاقمند به فرهنگ و هنر بودند .

?  در سال ۱۳۵۷ نمای مسجد از الحاقات آزاد شد ، تا زیبایی درونیش از نمای بیرونش هویدا گردد ، هنر و پیام هنرمندان نگاره گر شهر دیده شود ، تاثیر فرهنگی خویش را بر افکار مردم بگذارد و در زندگی نمود پیدا کند .  اما آزادی آن مانند سرنوشت بعضی از ملت ها آزادی ظاهری بود ، آزادی واقعی به دست نیآمد  ، دیگر بار به قفسی دیگر ، و گرفتاری از نوع دیگر،  گرفتار گردید . از دست یک زشتی رهایی یافت،  اما بجایش یک “بدِ بدتر” جایگزین شد. بعبارتی مغازه های مزاحم برداشته شد ، اما گرفتار زشتی زباله ها ، میوه های گندیده و کهنه لباس هایی بنام سایبان کاسبان،  گردید .

باجه بانکی باج از مسجد می ستاند ، مسئول میراث فرهنگی چشم از حفاظت و شهرداری چشم بر نظافت می بندند.

?  سرنوشت میدان زیبای مسجد مهرآباد نیز به نوع دیگر گرفتار شهر داری وقت گردید ، در سال ۱۳۶۷ شهردار وقت بناب جلو مسجد جامع مهرآباد را تصرف در فضای باز میدان مغازه هایی ساخت و فروخت ، این میدان که در زمان صفویه محل سخنرانی و اجتماعات دولتی بود، به عوض بزرگ کردن،  میدان از بین برد و شهری را دچار مشکل کرد .  مسجد تاریخی مهرآباد و گرمابه را در قفسی محصور و زندانی کرد، نام این خرابکاری را گذاشت خدمت به مردم !! ، درآمد حاصله از فروش تمامی مغازه های آن روز،  پول خرید یک مغازه امروز نمی شود. در عجبم از این خدمت .

? حقیر افتخار خدمت در دوره نمایندگی آقای حیدر زاده ، در کتابخانه عمومی کارمی کردم و از نزدیک شاهد تلاش های شبانه روزی ایشان بودم .

حقا کارهای ماندگار جناب آقای حیدر زاده و دکتر صدیقی ستودنی است. ?

همچنین  انتخابات این دو بزرگوار مردم دوست، خاطرات شنیدنی و رویداد های تاریخی نوشتنی دارند ، یکی در نظام شاهنشاهی و دیگری در نظام جمهوری اسلامی ایران .

دهه هاست مردم بناب آرزوی یک انتخاب مردمی ، خود خواسته ، بی درد سر را در دل مانده دارند.

? – در سال ۱۳۵۷ آقای حیدرزاده برای تحقق شهرستان شدن بناب ساختمانی برای فرمانداری در این قسمت از قبرستان ساخت ، اما اواخر نمایندگی او مصادف شد با جنبش و حرکت های انقلاب ۱۳۵۷ ایران ، مسئله شهرستان شدن راکد و در فرموشی ماند .

اما این آرزوی بزرگ مردم بعدا به دست جناب آقای دکتر صدیقی نماینده توانمند مردم بناب محقق شد . این مصوّبه رویدادی تاریخی در تاریخ بناب بود ، چرا چه بناب را در مدار  توسعه و ترقی قرار داد و بناب می رود تا عظمت گذشته خویش را باز یابد

? – بعضا اگر وقفه ای در حرکت رو به رشد بناب ایجادمی کنند ، بزرگان ، دلسوزان شهر ، آگاهانه  تمامی مشکلات را به جان می خرند و مسیر حرکت را باز می کنند. اتّحاد ، وفاق و همدلی  در انتخابات اخیر نمونه ای از کار زیبای بزرگان و دلسوزان شهر و شعور مردم بود.??

?  در سال ۱۳۵۸ این قبرستان قدیمی با ساختمانش در اختیار جهاد کشاورزی قرار گرفت، جهاد با احداث انباری و مغازه هایی صدمات و خسارت زیادی به سنگ قبر های زیر خاکی به بار آورد .

 در حوالی سال ۱۳۸۱ اوقاف این ساختمان و قبرستان قدیمی را از جهاد کشاورزی تحویل و ساختمان داخل آن را تخریب و محل را به حال خود رها کرد، و الان این مخروبه در بهترین نقطه ی داخل شهر محل تولید موش، عقرب ،سوسک و سوسمارشده است و آسایش و بهداشت ساکنان محل را به هم زده و نمای شهر را خراب کرده است . متاسفانه اوقاف بناب یک قبرستان متروکه دیگر را در بهترین محله  بلوار شهریار ، روبروی غیر انتفاعی رازی نزدیک فرمانداری بناب، محل ریختن آشغال و نخاله و فضولات شهر تبدیل نموده و موش و عقرب بهداشت زندگی ساکنان محل را به هم زده است .

? اما سرنوشت قطعه دوم این قبرستان قدیمی مهرآباد در ابتدای عسکر آباد، در تخریب به دست مسئولین وقت در امان نماند ، در حوالی سال ۱۳۷۳ قسمت غربی این قبرستان در اختیار آموزش و پرورش گذاشته شد تا مدرسه ساخته شود  به هنگام خاک برداری بیش از ۲۰ قطعه سنگ قبر منقوش و مکتوب از زیر  خاک بیرون آمد، و ….  ( ادامه دارد )

 

سپاس از خوانش این نگارش  ها. ۵ / ۵ / ۱۳۹۹

علی اصغر بالغ بازنشسته میراث فرهنگی بناب.

????????

 

دیدگاه ها