نمایش نوار ابزار

✳️- “دودَه”، DUdaH یا “توتک”، TUtak.(قسمت چهارم)

✳️- “دودَه”، DUdaH یا “توتک”، TUtak.(قسمت چهارم)

?ستایش بر آفریدگارِ آفرینش عالم زیبایی های کودکان?
?- نگرشی برتاریخ دودَه (توتک):
نوشتن در مورد دانشِ بی مرزِ هنر و موسیقی، نه کار من، که کارِ کارشناسان و اهل فن است. آنچه می آید نظر و دیدگاه نگارنده است.
? – انسان در راستای تلاش و تکافو برای همنوایی با نغمه خوانی ذاتی پرندگان، زمانی که به زیبایی صدا و نوای حنجره پرندگان پی برد. عاشق و شیفته این آواز گردید.
انسانِ غارنشین، بعد از نان و آب که لازمه ی زنده ماندنش بود، برای فرار از مرگ تدریجی ترس و تنهایی، آرامش خود را در کنار آواز موسیقایی پرندگان یافت.
او خواست دانش نغمه خوانی را از پرندگان بیآموزد و خود بخواند. برای رفع این نیاز روحی، با بهره گیری از حنجره و دهان، “نوا” و نغمه را شناخت. فریادش از درد و رنج تنهایی را، در کوه و دشت و بیابان طنین اندازید.‌ آوازی سرداد بسیار رساتر، پر احساستر و زیباتر از پرندگان. شاید به همین خاطر شهرت صدا و آواز “حضرت داود” جزو صداهای ماندگار در تاریخ مانده است.
برای تولید تنوّع در “نت” های موسیقیایی‌ نغمه خوانی پرندگان، به تقلید صدای آن ها روی آورد. اما این تقلید خوش آیند انسان آزاد اندیش و تنوّع طلب نبود، تقلید و دنباله روی را توهین به شعور انسان می دانست، او می خواست خود بیاندیشد و بخواند، استقلال و ابتکار عمل را به دست گیرد.
? – از طرفی آواز به تنهایی نتوانست آتشِ عطشِ انسانِ عاقلِ بی قرار را خاموش کند. سراغ ابزاری می گشت تا فراتر و دلنوازتر از پرندگان بنوازد. میوه اراده موفقیّت است. با کشف انواع ابزار و آلات در صنعت موسیقی، رنگین کمانی از “نت” های موسیقی را در هم آوازی و جمع نوازی درست کرد. آثاری ماندگار از نشاط، شادی جمعی، آرامش، زیبایی زندگی همگانی به یادگار گذاشت. زندگی را جذّاب و شیرین کرد، از ترس و افسردگی تنهایی رهید.
آواز و موسیقی، در لطافت روح و روان، در معنویت، آگاهی، اخلاق و رفتار پسندیده انسان ها نقشی بی بدیل دارد.
? – در ابتدای تلاش با کمک انگشتان دست (چیلتیه = chiltih،= چیلتیک)(۱). دست زدن های پی در پی (چَپی، ? = chapi)، متوجّه “وزن” سازی با ابزار شد. با دمیدن و فوت کردن با ابزار گلو، دهان و لبان غنچه کرده، “سوت بلبلی” را تولید کرد. به دنبال آن آلات موسیقی “بادی”، همشکل “حنجره” از شاخ حیوانات، به “توتَک”، “نِی لبک” و به “نی” رَسید و دَمید و دَم گرفت.
طی یک دوره ی تکاملی اولیّه، به کمک دمیدن و فوت کردن های متفاوت بر دهانه “توتک”، “نی لبک”، با “نت ها”، موسیقی دلنشینی ساخت و آرامش یافت.
?- چوپانِ تنهای کوه و بیابان، بی “نی” و “نوا”، بینوا مانده بود. از تکنوازی “نی”، با “نُت” های “زنگوله ی” گوسفندان، به جمع نوازی رسید.
(ادامه دارد) ۱۰/ ۸ / ۱۴۰۰

(۱)- چیلتیک، chitich = چیل + تیک
چیل= (ریزه، قطره). در واژه های ، (چیل چیل، یا چیللی چیللی chilli ,chilli = ریزه ریزه های زیبا روی پوست، روی پرندگان) – (چیلِه، chile پاشیدن قطرات آبِ ریزه ریزه، برای زیبایی محل. باریدن آرام باران، قطرات ریز ریز باران، به زیبایی).
تیک = بدوز ، دوختن
تیک = نشان زدن های تکراری، به هم دوختن تکراری، به هم پیوستن قطعات پی در پی.
چیلتیک chiltich = (ریز ریزه های تکراری زیبا، تکه های به هم پیوسته زیبا)، در اینجا یعنی صداهای ریزه ریزه زیبا، تکّه های ریز و به هم پیوسته زیبا، صدای تکراری زیبا، به هم زدن دو انگشت دست ، ابزاری برای تولید شادی.

 

سپاس از خوانش این نگارش
علی اصغر بالغ بازنشسته میراث فرهنگی بناب
??????

 

 

 

دیدگاه ها