نمایش نوار ابزار

مسجد جامع “اشرفی” روستای دیزه پروانه بناب.  (قسمت چهارم)

️ _ مسجد جامع “اشرفی” روستای دیزه پروانه بناب(قسمت چهارم)

 

⚫️ – تبرِ شورای دور اول، بر ریشه مسجد جامع تاریخی اشرفی

⚫️ _ کسی از بیگانگان یارای شکستن قامت این پیر عارف پیشه را نداشت، بجز شورا.

  ضرب المثلی محلی می گوید.( آغاجی ایچینن قود یِیَر) “درخت را  کِرم از درونش می خورد”.

  این مسجد قرن ها پابرجا بود و  بر قلوب ذاکرین خداجوی نورانیت می بخشید.  تا اینکه زلزله اوّلین شورای اسلامی بنای این مسجد را لرزاند و با خاک یکسان کرد. شورا ریشه ی این پیر پریشان حال دنیا دیده را با تبر استخوان هایش را مثل قصاب برید و شکست.  شورای

روستا بعد از شور تصمیم گرفتند شناسنامه مردم روستا را بسوزانند تا مروم ندانند فرزندان کدامین قوم هنرمندند.

? – اگر می خواستند مسجد نوی سازند “جا ” در روستا تنگ نبود، نه یکی چه سه تا،  کمی دورتر از این مسجد می توانستند بسازند. امّا انگار زیبایی معماری و هنر و هویّت بخشی این اثر تاریخی ذهن شورای اسلامی روستا را خراب کرده و مشکلی غیر از تخریب این مسجد تاریخی باقی نمانده بود !!!؟؟؟. انگار تمام مشکلات مردم روستا به دست این شورا حل شده، مانده بود تخریب این مسجد.‌ انگار آنچه ریخت روستا را خراب نشان می داد، این خانه ی خدا بود.!!!

 ⚫️ -آمده بودند قانونمند باشند و به قوانین دولت اسلامی احترام بگذارند،  قانونی عمل کنند،  الگوی رفتار مردم باشند، امّا افسوس نامشان را جزو قانون شکنان تاریخ ثبت کردند. !!!

 ? – بی گمان روزی آتش عشق معماران خداپرست که تمام همّت هنریشان را در راه خدا و مروم به طَبَق اخلاص گذاشته بودند،  دامنشان را خواهد سوزاند و جزو نفرین شدگان مردم در تاریخ خواهند ماند.

ادامه دارد.

علی اصغر بالغ بازنشیته میراث فرهنگی بناب .(۱۶/ ۹ ۱۴۰۰)

??????

 

دیدگاه ها