نمایش نوار ابزار

مسجد جامع “اشرفی” روستای دیزه پروانه بناب. (قسمت پنجم – پایانی)  

 

مسجد جامع “اشرفی” روستای دیزه پروانه بناب. (قسمت پنجم – پایانی)

 

⚫️ – اولین دور شورا می خواست مردم بخوبی بدانند، فصل جدیدی از دوره کلانتربازی در این روستا آغاز شده است، اربابان جدیدی برسرکار آمده  است که بر این روستا حکم خواهند راند.

    به باور شورای تازه وارد، این کارهای گذشتگان طاغوتی است و باید از بین بروند، تا فرصتی پیش آید،  سیمای درونی خودشان را به جایش به نمایش بگذارند.

⚫️ – صبح مطلع شدیم اوّلین قربانی این مخالفان هنر ایرانی، در اوّلین اقدام انقلابی شورایی که هم در تاریخ ثبت شود و هم سرمشقی برای سایر شوراها و شهردارها باشد،  ذبح این اثر تاریخی بوده، مخفیانه و بدون اطلاع و کسب اجازه از متوّلی رسمی و نماینده ی قانونی دولتِ جمهوری اسلامی  مسجد را تخریب و کوچکترین اثری باقی نگذاشتند. ؟؟!!

 اتّحاد، هماهنگی، همگرایی، مشورت با نهاد های رسمی یعنی این !!؟؟.

? -با خبر شدیم که از دلِ دیوار مسجد جامع اسناد و کتیبه های سنگی تاریخی  بسیار ارزشمندی بیرون آمده،  امّا نیست.  بر حسب قانونی اقدام به شکایت گردید. در در بررسی مامور یکی از این سنگ نوشته ها را از خانه شورا بیرون آورد. پرونده مقدماتی تشکیل به مراجع قضایی تحویل گردید. بعد ازچندین ماه تلاش دفاع در مراجع قضایی می رفت که منتج به نتیجه شود، متاسفانه با سفارش و دخالت  یکی از مسئولین شهری در بخش روستاها،  پرونده اش بسته شد. چقدر دردناک است این گناه بزرگ، که حق و حقوق مردم بی قصاص بماند. اعتراضات و اقدامات بعدی نتیجه ای نداد، شورا پوزه ی  این هنر معماری ایرانی و این شاهد زنده تاریخی  روستارا به زمین مالید.!!!

    به یقین در آینده معمارانِ هنرمندِ عاشقِ خدا و مردم، جوانان این روستا گناه اولین شورای اسلامی را نخواهند بخشید. به یقین این نوشته ها در تاریخ  و در تاریخ این روستا باقی خواهد ماند.

 ? – به احتمال یکی از علاقمندان از تبار همان معماران هنرمند روستای دیزج پروانه مصمّم به بازسازی این مسجد با همان چوبکاری و همان نمای آجرکاری در همین روستاست. انشالله مردم روستا در کنارش خواهند بود.

علی اصغر بالغ بازنشیته میراث فرهنگی بناب .

??????

 

دیدگاه ها
  • adminn پاسخ به دیدگاه

    [ارسال از Ozra Rahmani]
    “داد” در قاعده زیستی هر قومی به منزله‌ی شیشه‌ی عمرِ آن قومِ است اگر شکست برداشت، زوالِ این قوم فرا رسیده است.
    ممکن است ظلم و تباهی بر کشور حاکم گردد ، مثل الان ، ولی این مهم نیست، از نو کشور کمر راست خواهد کرد؛ سرِ “داد” سلامت باشد که اگر نیم‌جانی داشت سرانجام همه چیز به حالِ عادی بازخواهد گشت. بقول دکتر اسلامی ندوشن ؛داد” اندیشه و اعتقادیست در دلِ مردمِ ایران که نباید گذاشت تا بمیرد .
    انگار :داد: هم زنده بگور شده. استاد بالغ عزیز ،خداوند ;داد : این سرزمین را از این جاهلان ، به عدالت بستاند.

    [ارسال از اصغر بالغ]
    سلام و ارادت خانم دکتر
    استاد که خوب فرمودند.
    “داد” اندیشه و اعتقادیست در دلِ مردمِ ایران که نباید گذاشت تا بمیرد”.
    نقطه خیلی ظریفی اشاره فرمودید خانم دکتر

    * – آن عشق به هنر ایرانی که در لابلای فرهنگ ایران می درخشد. عاشقانش “داد” به عدالت خواهند ستاند.

    [《… سرانجام همه چیز به حالِ عادی بازخواهد گشت].

    درودها

    ???