نمایش نوار ابزار

نام: قیله قازان

نام: قیله قازان

?- این وسیله را عزیزان متولدین قبل از سال های ۵۰ می شناسند.
این وسیله در سینه خود خاطراتی شنیدنی از فرهنگ شهر دارد.
در آن سال ها که یخچال نبود هر خانواده نسبت به تعداد افراد خانواده، یک و یا دو تا گوسفند نر را در فصل بهار و تابستان که علوفه زیاد بود و رایگان، پرورش می دادند و در همین روز ها یعنی در آذرماه که هوا سرد و زمستانی می شد، می بریدند و با کمی نمک می زدند و سرخ می کردند تا زود فاسد نشود. و داخل یک ظرف حلبی ۱۷ کیلویی و یا یک ظرف سفالی لعابدار که روغنش بیرون نزند، می ریختند و روعن حیوانی را ذوب می کردند و روی این گوشت سرخ شده می ریختند. تا جاییکه تمام گوشت های قیله شده داخل روغن گوسفند می ماند تا هوا نخورد و فاسد نشود.
? – بدنه حیوان را کاملاً ذوب می کردند و روغنش را می گرفتند و آنچه بجای می ماند “جیزلا” می نامند.
جیزلا با سرخ شده پیاز و گوشت سرخ شده، بنام “شورقیله” به تعریف نمی گنجد باید خورد و طعمش را کشید و دید.
? – خصوصا خوردن قیله ی دزدکی در زمستان سرد و بوران، زیر کرسی، دور از چشم مادر، با نان تنوری خانگی نرمی که مادران در داخل دیک مسی در مطبخ می گذاشتند خاطرات خوش دوران کودکیست.
? – به هنگام پختن گوشت مادران آبش را می گرفتند و به آن “اشکنه” می گفتند، چه باید خورد دید. اما مردان امروزی که حرکت چندانی ندارند برایشان ضرر دارد. مردان آن زمان در کشاورزی و یا در حرفه های مختلف کار می کردند و انرژی می سوزاندند و لذت غذا را می کشیدند.
? – زیبایی کار در پاسداشت حرمت همسایگان و رهگذران به هنگام پختن و بعد از آن بود. تا دانسته شود که پدران و مادران ما با آن نداری به کدامین فرهنگ آراسته بودند. صد حیف که از گذشتگان درس نگرفتیم.
گوشت “قیله” را شبانه، نصف شب می پختند تا بوی گوشت سرخ شده رهگذران را ناراحت نکند. قبل از اذان صبح کارشان تمام شده بود.
صبح از آب گوشت( اشکنه) و “قیله” و “جیزلا” ی آن را به تمام همسایگان اطراف خانه به قوم خویشان پخش می کردند.
که امروزه گوسفند قربانی عید قربان را و یا قربانی نذر کرده را ذبح می کنند ولی کمتر خانواده ها به همسایگان و فقرا تقسیم می کنند.
? – این همه خاطرات شیرین و شنیدنی را این وسیله کوچک “قیله قازان” برایم تعریف کرد.
روحشان شاد، راهشان پُر رهرو باد.

 

 

ععلی اصغر بالغ
بازنشسته میراث فرهنگی بناب
??????
دیدگاه ها