ایلخی قره چپق بناب (در اسناد تاریخی)
وجه تسمیۀ قره چپق
«قره چُپُق»یا«قره چوبوق» به معنای مرغدشت یا مینودشت است. ایلخی نیز در زبان ترکی به رمۀ اسب و گلّۀ اسبان آزاد در مراتع اطلاق میشود. «ایلخی قره چپق،ایلخی خاصّ حضرت شاه جنّت مکان به بزرگی و خوبی (شهر جهان) بود».[۱]
روستای قره چپق
روستای قره چپق درضلع غربی شهربناب و در فاصلۀ ۳ کیلومتری آن واقع شده است.این روستا از سمت شرق به بناب، از سمت غرب به دریاچۀارومیه با اراضی و درختان جنگلی گز، از سمت شمال به جنگل های گز که از اراضی ساحلی قره چپق گرفته تا سواحل دریاچۀارومیه از شمال تا شهر عجبشیر به طول حدود ۲۰ کیلومتر کشیده شده اند، واز سمت جنوب به اراضی یا جنگل های گََز محدود می شود که از قره چپق تا روستای یورقونلوی ملکان با بیش از ۱۵کیلومتر طول درامتداد جنگلهای یورقون سواحل دریاچۀارومیه کشیده میشوند.
گز، که در زبان محلّی یورقون (yurgun) نامیده میشود، درختی است خودرو با برگهای ریز و کوچک و با طبیعت سواحل دریاچه و خاک شور این سواحل سازگار است. هنوز هم بخش بزرگی ازجنگلهای گز (به ترکی «یورقونلو» یا «یورقونلوق») در سمت شمال و ………………..
جنگل گزستان ( یورقون یا یورقونلو ) در بناب
… امیر بیک سردار خود را امیره خان نام نهادند و جمعی کثیر به حدود مراغه آمده ایلخی و قیله. [مکان]قراچپوق را که خیول[اسب و قاطر] خاصّۀ سلطان صفوی مرحوم[شاه اسمعیل دوّم]بود و ده هزار مرکب.صرصر[اسب قوی هیکل و تندرو]نهاد تازی نژاد داشت براندند و الّا قلیلی همه را به اماکن و مساکن خود رساندند….[۲]
بنا به گزارش سارگون ناحیۀمهمّ سوبی[سوبیگان][۳] از طرف پادشاه اورارتو برای پرورش و نگهداریاسب جهت سواران و ارتش اورارتویی معیّن شده بود….[۴] و ……………….
باتوجّه به موقعیّت قریۀ قره چبوقمعلوم می گردد این قریه از ازمنۀ سابق برای تربیت حیوانات اهلی مناسب بوده وبه همین مناسبت دولت صفویّه نیز این آبادی را برای نگهداری و تربیت احشام خود برگزیده بودند….[۵]
در کتاب عالم آرای عباسی و ملحقّات روضهالصّفا به این امر اشاراتی شدهامّا مدرکی در دست نیست که مدیریّت این تشکیلات وسیع که دارای ده هزار اسب عربی نژاد بوده با چه کسی بوده است…».[۶]
معلوم می گردد در دورۀ صفویده هزار اسب اصیل و ورزیده و راهوار و قوی هیکل در یورقونلوی روستای قره چپق از توابع بناب پرورش داده می شد.در این تشکیلات باید بهترین متخصّصان پرورش اسب، دکتر و داروخانه، دفاتر اداری،انبار ذخیرۀ علوفه برای روز مباداو کارگران و کارمندانی وجود وحضور می داشتند. عبارت «ازمنۀ سابق» در جملۀ نقل شده از آقای مروارید در بالا که نشان می دهد این ایلخی در دوره های قبل از دورۀصفوی نیز اسبان لشکریان دولتی را تربیت و پرورش می نمود، شاهد دیگری است بر گفتۀ تاریخی مرحوم حاجی قادر یزدانپناه.و……………………………….
ادامه در کتاب دو جلدی نگاه نگاره ها
مرحوم رضا قلی خان در جلد هشتم کتاب تاریخ روضه الصّفا،با عنوان«ملحقّات»، بعد از اشاره به وقایع و اتّفاقات در زمان شاه طهماسب صفوی، در مورد ایلخی قره چپق مینویسد:
در حینی که در اردوی گردون شکوه در گاودول مراغه نزول داشت حقایق این حال به عرض اقدس رسیده، حسب الامر گنجعلی خان با جمعی از تفنگچیان چند روزی در پای قلعه توقف نموده سایر امراء عظام و عساکر ظفر فرجام بدرگاه عالم پناه [شاه عباس]آمده در چمن قراچبوق به موکب همایون پیوستند… .[۷]
…برسر ایلخی قراچبوق که ایلخی خاصّ حضرت شاه جنت مکان و بخوبی شهره جهان بود… .[۸]
سند شمارۀ ۱-۵ مربوط به ایلخی قره چپق[۹]
این سند مربوط می شود به ایلخی قره چپق و ایلخی ساری داغ (سارک)[۱۰]و خرید و فروش اسبان این ایلخی. مدّت ها بود نام ساری داغ برای نگارنده سؤال بود.برخورد به نام ایلخی سارک در این سند مشخص ساخت که سارک و یا ساری همان پرندگانی هستند که در این کوه[۱۱] زندگی اجتماعی داشتندو نام ساری یا سارک برای این کوه از این پرندگان گرفته شده است.و ……………………………
متن سند شمارۀ۱-۵ ایلخی قره چپق بناب
جمع خرج ایلخی… ابواب جمعی عالی عزت همراهان حاجی محسن بیک ملک مال و صاحب جمیع
۱- مادیان بزرگ و کوچک، ۵۸ تومان و ۷ قران
۲- مادیان بزرگ، ۸۶ تومان ۳ قران/شاخ منگوران ۶۳ تومان/ شاخ…۷۰ تومان
۳ و …………………..
سند شمارۀ ۱-۵مربوط به خریدوفروش اسبان ایلخی بناب
۱۲- جزو اصطبل سارک، …
۱۳
موقعیّت جنگل یورقونلوی بناب و ایلخی ………………………………………
سند شمارۀ ۲-۵در مورد ایلخی………………………………….
سند شمارۀ ۳-۵ در مورد ایلخی بناب (یزدان پناه ۱۳۷۷)…………………………….
سند شمارۀ ۳-۵در مورد ایلخی………………………………….
سند شمارۀ۴-۵ در مورد ایلخی……………………………………….
و ………………………………. ادامه در کتاب دو جلدی نگاه نگاره ها
[۱].فلسفی ۱۳۷۵، ۱۹۱-۱۹۳؛اسکندرمنشی ۱۳۸۷، ۸۱۱-۸۱۴
[۲]. اسکندر منشی ۱۳۸۷، ۸۱۱-۸۱۴
[۳]. سپیگان، که آقای بابک به صورت «سوبیگان» نوشتهاند،دربرگیرندۀ مناطق شرقی جنگلی ایلخی قره چپق است.
[۴]. بابک ۱۳۸۴، ۲۰۵
[۵]. رضا قلی خان ۱۳۴۷به نقل از مروارید ۱۳۷۲، ۷۴۹
[۶].مروارید ۱۳۷۲، ۷۴۹
[۷].رضا قلی خان ۱۳۳۹، ۱۸۳
[۸].رضا قلی خان ۱۳۳۹، ۱۸۳
[۹]. شماره بندی این سند و تمامی اسناد دیگری از این دست که در کتاب ارائه خواهند شد بر اساس شمارۀ ثبت آنها در آرشیو نگارندۀ حاضر است.
[۱۰].سارک یا ساری = سارج = سارچ = پرنده ایست کوچک از تیرۀ سبکبالان که از گنجشگ بزرگتر و از قمری کوچکتر است و رنگ پرهای بدنش برنزی مایل به زرد است. پرندهای حشره خوار و اجتماعی آفت ملخ است و برای زراعت بسیار مفید. در ایران فراوان است (فرهنگ معین).