باغ حیاط یا صحن مساجد
در بناءهای تاریخی، به ویژه در مکانهای دینی و معنوی، حیاط یا یک محوّطۀ باز جزء معماری و زیبایی بیرونی بناء به حساب میآید و از اجزای لاینفکّ آن است. در این فضای باز، مراسم دینی و آیینی اجراء می شد. مثلاً در موسم حجّ در مکّه بزرگترین اجتماع مسلمین و اَعمال بزرگ طواف و توقّف در صحرای عرفات یا اجرای نماز عید قربان و نماز عید فطر و نماز برای طلب باران به هنگام خشک سالی و کمبود منابع آبی و غیره همگی در فضای باز انجام می گیرد. اجرای اینگونه مراسمات در آیین زردشتی نیز نیاز به این فضا داشت. حیات و صحن یکی از عوامل مکمّل و وحدت بخش در معماری مساجد است.
متأسّفانه، در مساجد تاریخی شهر بناب در محلّ این فضاهای باز و حیاط و باغ آنها، با تمامی زیبایی های معماری آنها که گوشه ای از بهشت در کنار این مکان های مذهبی و معنوی و نماد آن بهشتی بودند که خداوند در قرآن وعدۀ آن را به مردم درست کردار و راست گفتار و نیک اندیش داده است، به دلیل ضعف معنوی و با نگاه مادّی به آنها، بناءهای نوساز دیگری ساخته اند که هیچ سنخیّتی با اصل بناء ندارد. به مصادیقی از این موضوع ذیلاً اشاره می شود.
مسجد مهرآباد
مسجد مهرآباد یکی از نمونه های بارز این امر است. در سمت غربی این مسجد محوّطۀ بزرگ یا باغی بزرگ و سرسبز از نوع باغ حیاط های ایرانی با درختان درخت تبریزی بلند در کنار نهری[۱] قرار داشت که از داخل این صحن می گذشت و با صداهای دلنشین آب و پرندگان گوشه ای از بهشت را در ذهن انسان تداعی می کرد. این باغ پیوسته بود به محلّهای به نام قره چوللیک که تمدّنی از هزارۀ اوّل را در دل خود دارد و سکّه های طلا از آن یافت شده است. شاید این محلّه محلّ سکونت روحانیان و گردانندگان این مکان معنوی بوده باشد. حیاط یا صحنی نیز در سمت شمالی این مسجد واقع بود با حجراتی برای طلّاب علوم دینی با فضای سرسبز
و ………………………………………………………………..
در شمال این میدان نیز گرمابۀ مهرآباد ایجاد شده بود که نماد پاکی و پاکیزگی مردم بود. متأسّفانه، باغ حیاط سمت غربی مسجد را، با پُر کردن جوی و از جریان انداختن آب آن، در
میدان مسجد مهرآباد قبل از انقلاب ( امروزه میدان و مسجد در میان سازه های جدید محصور شده اند )
دهه های اخیر به مغازه یا ساختمان هایی که فعلاً کارکرد نظامی و اداری دارند تبدیل کرده اند. صحن شمالی را بعد از انقلاب کوبیده
و ……………………………………………………………
مسجد کبود
درختان حیاط بزرگ سمت شرقی این مسجد بر اثر تصرّفات گسترده خشکیده و فضای سبز آن از بین رفته است. نهر موسوم به «کؤر آخ» را که از حیاط آن عبور می کرد و نمادی از نهرهای بهشتی و پاکی و پاکیزگی بود در این مکان معنوی از جریان انداخته و پر کردهاند. راه پلّۀ ایوان زنانۀ مسجد و محوّطۀ باز آن در گذشته فروخته شده
و ………………………………………………………………..
مسجد اسماعیل بیگ
در سمت شمال این مسجد حیاط و میدان بزرگ عالی قاپو قرار داشت و در سمت غرب آن حیاط کوچک و راه روی ایوان زنانه و در سمت جنوبی آن نیز حیاطی بزرگ. متأسّفانه، این مسجد از هر چهار سو مورد هجوم واقع شده است. از میدان عالی قاپو چیزی باقی نمانده است. جبهۀ غربی بر اثر تعریض خیابان جدیدالاحداث از بین رفته است
و ………………………………………………………………..
مسجد جامع گزویش (میدان)
میدان عالی قاپو در سمت جنوبی این مسجد، که زمانی محلّ تجمّع عموم مردم برای اجرای مراسمات آیینی، محلّ سخنرانی عالیترین مقامات کشوری و شهری و محلّ تجمّع کاروان های تجاری در ابتدای راسته بازارها بود، به راحتی به سازه های نامأنوس و مزاحم به دید منظری مسجد و میدان تبدیل شده است و گرمابۀ سنّتی سمت شرقی این مسجد را شهرداری وقت کوبیده و بازار بزرگ میلاد را در محلّ آن احداث کرده است. راسته بازارهای پیوستۀ واقع در سمت شمال را تخریب کرده و خیابان کشی کرده اند. در سمت غرب، حیاط و حجره های مدرسۀ علوم دینی را کوبیده و مغازه و سرویس بهداشتی عمومی ایجاد کردهاند. نهر موسوم به «درویشلر آرخی» را نیز که از مقابل جبهۀ شمالی مسجد می گذشت به مسیر سرپوشیدۀ دیگری هدایت کرده اند که از داخل لوله ها به باغات اطراف شهر می رود و
و …………………………………………………..
همان گونه است سرنوشت مساجد تاریخی سرستوندار زرگران، قرمز، آقاسلیم، حاجی رضا، گونیلر و حافظ و غیره. گویا سرنوشت این مساجد را نوعی فرهنگ بیگانه رقم زده است واکثر مساجد این منطقه، که تعدادشان به بیست و هشت باب می رسید، در طول زمان از بین رفته یا تخریب شده اند.
وضعیّت امروزی میدان عالی قاپو و مسجد تارخی گزویش (سمت راست) و مسجد از زاویه ای دیگر (۱۳۹۲) (سمت چپ)
مسجد جامع میدان روستای زاوش و مسجد جامع میدان روستای زُوارا
در این مساجد نیز متأسّفانه از هر چهار طرف به محوطه های باز و و باغحیاط آن ها تجاوز شده و، با ساخت وسازهای جدیدی که اکثراً تصرّفی هستند، معماری، زیبایی، معنویّت و کلّ اندام بیرونی آنها از بین رفته و آسیب جدّی به آنها وارد آمده است. این مساجد نیز غریبانه در میان سازه های جدیدی که از تن خود آنها جدا شده امّا هیچ انس و الفتی با هم ندارند تنها مانده اند و میادین آنها، که محلّ اجرای آیین و مراسمات و سخنرانی بود، از بین رفته و قنات و نهرهای آنها نیز متروکه شده اند.
حیاط مساجد همواره یکی از عوامل وحدت دهنده به معماری مساجد در طول تاریخ بوده است و عامل مهمّی در بیان و نشاندادن معماری درونی مساجد است؛ و یکی از خصیصه های معماری اسلامی است و مساجد دارای حیاط تشابهات زیادی با باغ های ایرانی دارند. اساس زیبایی تعادل و هماهنگی است و، بامشاهدۀ فضا، میادین
و ……………………………………………………………………………..
آب و آب نماها در مساجد بناب
توجّه به پاکیزگی پیش از همه جا در معماری ایران به چشم میخورد، چنانکه بیشتر پرستشگاه ها یا لب چشمه و آب بر پا شده اند یا در مقابل آنها جایی برای شستشو ساخته اند تا ستایشگران پیش از درآمدن به آتشکده یا مهرآبه دست و صورت و سایر قسمت های بدن خود را بشویند و جام های سفید و پاکیزه بر تن کنند و به دهان خود پنام[۲] ببندند.[۳]
در قرآن تأکید زیادی بر محوریّت آب در حیات بشر و سایر موجودات شده است و بهشت باغی توصیف می شود که در زیر آن جوی هایی روان هستند و این آب نمادی از فرهنگ مردم است. وجود آب در این مکان های مذهبی به عنوان نمادی از زندگی بهشت، پاکی و نشان های از زیبایی و آبادانی در فرهنگ اسلامی است که به صورت آب نما، فوّاره، حوض و جوی در حیاط ………………………………………….
در تمامی مساجد تارخی شهر بناب، آب حضوری پررنگ داشته و از داخل یا مقابل آنها جویی می گذشته است. به طور مثال، جوی کند آرخی از حیاط و صحن مسجد جامع مهرآباد، درویشلر آرخی از حیاط مسجد جامع گزاوش، کؤر آرخ از ……………………………………………….
این جوی ها، با درختان بلند تبریزی در دو طرف آنها و آواز پرندگان، نه تنها در مساجد بلکه در تمام کوچه ها و دربندها و سطح شهر جریان داشتند. کلّ معماری
……………………………………………
در معماری مساجد ایران نوعی پژواکِ خاموش به راه افتاده است و یک ارکستر سرود وصل وحدت وجود در معماری و زیبایی هماهنگی وجود را می نوازد. این سرود شاید برای سرزمین های خشک و بی گُل و سبزه نامفهوم باشد، امّا ……………………………………………………
تمام اجزای معماری شهری و مساجد در شهر بناب همنوا و هماهنگ با معنویّت مردم بوده و، نتیجۀ آن، کردار نیک و پندار پسندیده و گفتار عالمانه و آگاهانه بوده است. مسئولان وقت باید در اوّلین مورد تخریب این گونه فضاها و …………………………………………….
نور در معماری مساجد
نور یکی از جلوه های حضور معنوی خداوند است. عارفان همیشه حضور خدا را در وجود انسان به صورت انوار توصیف کرده اند؛ چراغ محافظی که نور را با احترام در درون خود نگه می دارد تا همچنان بینایی چشم باشد و هادی انسان در تاریکی ها. بی نور چشم کور است و ذهن خاموش. بی نورِ خدا انسان به گمراهی می رود. نور در مساجد معنا
و ………………………………………………………….
در مساجد نوساز امروزی، این تابش معنوی را شاهد نیستیم. فضا به صورت دیوارهای بستۀ بیروح و با تابش نور برق آرایش یافته است. زیرا، …………………………………………
پنجره های اُرسی در دیوار شمالی مسجد مهرآباد بناب، سال ۱۳۹۲
معماری ایوان زنانه در مساجد بناب
تعادل و هماهنگی اساس زیبایی است. معماری ایوان زنانۀ مساجد تاریخی متعادل با معماری ایرانی و مساجد است. ایوان در جبهۀ شمالی مسجد قرار دارد و طول آن برابر عرض مسجد و عرض آن حدود ۳ تا ۵/۴ متر است؛ و از چوب و ستون و هماهنگ با شبستان مسجد ساخته شده است. ایوان زنانه به نحوی جایابی شده است که شنونده با واعظ ارتباط حضوری
و ……………………………………………..
امّا، در مساجد جدیدالاحداث این اصل رعایت نمیشود. دیگر مساجد ایوان زنانه ندارند. مساجد را دوطبقه میسازند و طبقۀ همکف به بانوان اختصاص دارد؛ و در نتیجه، رابطۀ شنونده و گوینده به کلی قطع میشود. از ……………………………………………………..
هماهنگ سازی فضای داخلی مساجد تاریخی و سنّتی
در داخل مساجد سنّتی نیز تمام اجزاء و مصالح به کاررفته با هم هماهنگی دارند: دیوارها در بیرون دارای نمای آجری و در داخل خشتی و گچکاری شده، شبستان و آسمانۀ مسجد چوبی با شاه تیرهایی در داخل صندوقه و تیرهای چوبی حمّال (فرسب)
و ………………………………………………
در آسمانۀ مسجد نقوش گیاهی (اسلیمی ختایی) خودنمایی می کنند. شاخ و پیچک نماد رشد و نموّ و زایندگی هستند. این نقوش از نقطۀ مشخصّی شروع و …………………………………………….
مسجد باید از معماری ساده و در عین حال زیبا و هنری و سازگار با فرهنگ مردم برخوردار باشد و در کلّ اجزای تشکیل دهندۀ فضای مسجد در معماری بیرونی و درونی باید تجلّی گاه تقوی و پرهیز از هر آنچه غیرخداست باشند. مسجد تنها مکانی است
که ……………………………………………
ادامه در کتاب دو جلدی نگاه نگاره ها ، ( به همراه عکس های مرمتی و نقشه ی بناها )
[۱]. به نام «کند آرخی» (= نهر روستا)
[۲]. «پنام» پارچۀ چهارگوشه ای است که در دو گوشۀ آن دو بند میدوزند و زرتشتیان هنگام خواندن اوستا یا نزدیک شدن به آتش آن را به روی خود می بندند (معین ۱۳۸۴، ۲۵۱).
[۳]. وبسایت دانستنی های معماری (به نشانی www.pnu.thrend853.ntml)