نمایش نوار ابزار

?- چَرشنبه سوری در بناب. (قسمت اول و دوم )

 

 

?- چَرشنبه سوری در بناب. (قسمت اول)

? – با یک مقدمه:
آخرین شب چهارشنبه هر سال را در گویش محلی چرشنبه می نامند. آنچه در این قسمت ودر قسمت های بعدی می آید مربوط به قبل از کروناست. امسال دومین سال است که کرونا چرشنبه سوری را تعطیل می کند. بعد از رفتن کرونا، چرشنبه سوری را با شکوه تر و گیراتر از گذشته ها برگذار خواهیم کرد. این آیین و مراسم قرن ها از گردنه های پرپیچ و خم تاریخ به سلامت عبور کرده از کرونا هم عبور خواهد کرد.
آن روز به گرمی آتش، گرم می شویم. دل تاریکی ها را می شکافیم، به دور چراغش حلقه می زنیم، گرمی دورهمی، صمیمیّت و مهربانی، عشق به انسان ها و انسانیّت را بار دیگر شاهد خواهیم بود.
در ورودی مساجد و کاروانسراها مناره می سازیم و نور می تابانیم، تا دور دست ترین رهگذران ببینند و راه گم نکنند.
در آیین ” پولکه بایرامی” بناب مشعل می سوزانیم و با پولکه به دورش می چرخیم، چه آتش، پاره ای از تن خورشید است و از جنس نور. آتشکده ها را روشن، در پشت بام ها، در حیاط خانه ها، در بلند ترین قله کوه روستاها، با رعایت تمامی جوانب ایمنی آتش برپا می کنیم. همگام با رقص شعله ها پای می کوبیم و شادی می کنیم، که نشاط و شادی را نمی توان از زندگی انسان ها گرفت. هر درد و غم، کسالت و ناامیدی، بلا و اندوه را به آتش می سپاریم و از رویش می گذریم. خواهیم دید چه زمستان به گرمای آتش ذوب خواهد شد، زمستان کرونا هم رفتنی است و آمدن بهار، نزدیک است.
روز غلبه نور بر ظلمت و تاریکی را گرامی می داریم و دسته جمعی جشن ملی نوروز را برپا خواهیم کرد.
? – اما یک نه بزرگ، یک اعتراض و امتناع آگاهانه، به بوی باروت و ترقّه می گویم، که خشونت، کشتن، انفجار و سوزاندن جسم و تن مردم، در فرهنگ خشونت طلبان و انتحارگرانِ کوردل می گنجد نه در فرهنگ تمّدن ایرانی. انداختن ترقّه در پشت سر هر کسی، ترساندن کودکان و بانوان سرزمینم، غیر از عذاب وجدان، نادانی و نامردی، هیچ شادی نمی آفریند. انفجار باروت و ترقّه، نه لذتی دارد و نه مثل آتش گرمابخش زندگیست. نه روشنایش ماندگار. انفجارش نهیب و ترسناک است که ما بحدّ کافی ترسیده و رنج دیده ایم. مگر مردم از کرونا کم زخم دیده اند چه زخمی دیگر از دست خودی بخورند. نکند این همان علمی بود که ما می بایستی از چین بیآموزیم ؟؟ و یا این ترقه های ترسنک را برای ما صادر کرده اند تا فهم و فرهنگ ما را بسنجند. ؟؟؟
چه اتفاق نا مبارکی به آرامی فرهنگی خشن، جایگزین باورهای‌ باستانی روشنی بخش و شاد سرزمین ایران می گذارند. !!!
? اجرای مراسم هر اعیاد و آیینی ، مقدّمات و پیش برنامه هایی را می طلبد، مراسم عید نوروز نیز، تا شروع جشن های ملّی و باستانی با پیش برنامه هایی همراه است. از جمله
* احساس آمدن بهار و تحوّل و دگرگونی و بهاری شدن افکار مردم
* خانه تکانی
* چرشنبه بازار
* خونچه (خوانچه) و خلعت
* – گره زدن سبزه ی دختران دم بخت
* بازی، شکستن تخم مرغ
* روشن کردن آتش در شب چرشنبه
* دعوت به خونچه خوری
* شال اندازی
* عید نوروز و دید بازدید ها
* – سیزده بدر
_______________
?? – اولین قدم برای جشن های نوروز، احساس نیاز به یک فضای مطبوع بهاریست. انتظار به آمدن بهار و بهاری شدن افکار انسان هاست.
مردم به این جمع بندی رسیده باشند، که در ذات زمستانِ یخ زده، غیر از کسالت و افسردگی، بالندگی، رشد و نموی وجود ندارد، ماندن در محیط منجمد، نوعی مرده گیست. آن وقت است که باور ها بهاری می شوند و تلاش ها برای دگرگونی فعّال می گردند. تا انسان ها بهاری نشوند، آمدن بهار آن گیرایی و جذابیّت را نخواهد داشت.
بهار آغازی برای اصلاح زندگی زمستان زده و خانه تکانی در افکار و افعال جمعیست. این زمستان است که تولید و توسعه را راکد و اندوخته ها و ذخایر مردم را می سوزاند و از بین می برد.
مردم، از بیکار نشینی در کنج خانه ها، به دنبال بهارند، هر از گاهی بیرون می زنند از ذوب شدن تدریجی برف ها و یخ های زمستان، آب های آزاد شده از حبس و اسارت و زندان سرمای زندگی را تماشا کنند. پارو بر می دارند، برف ها را از درون خانه بیرون می ریزند و به هوای بهاری می سپارند. تا آب های خفته در زمستان را آزاد و این نیروی بالفعل و راکد را به نیروی بالقوه و کارا تبدیل کرده و به خدمت زندگی در آورند.
مردم بذری می افشانند و نهال های نو می کارند تا زندگی جدیدی را تجربه کنند. این تحوّلات را همگام با بیداری و سبز شدن زمین و شگفتن گل های طبیعت، رفتن زمستان را با جشن و شادی و پایکوبی به نمایش می گذارند و به پیشواز نوروز می روند.

? – مراسم چَرشنبه سوری در بناب.

آخرین شب چهارشنبه سال. (قست دوم )
?- توضیح: آنچه می آید نظر نگارنده است، کارشناسان بزرگوار به قلم شیوا و مستند با اعلام نظر، نواقص را اصلاح خواهند فرمود.
* واژه چرشنبه، همان چهارشنبه است. در گویش محلی ( چر = چهار) به استناد به واژه های مشابه محلی. مثل چرچووا = چهارچوبه = قابی که چهار طرفش چوبی است / چردی = چهار دیک = (کرت) = جایی که چهار طرفش برجستگی خاکی دارد / چرقد (روسری) = چهار قد / چرخش = دور زدن به چهار طرف / چَرداق = چهارطاق= اتاق و یا خانه باغی چه چهار طرفش روشنایی با معماری طاق دارد./ چرشاب ، و ….
?- مراسم “چرشنبه سوری” بعد از اتمام روشنایی روز سه شنبه شروع می شود، اما نامش را از چهارشنبه گرفته است، چرا؟.
برای بررسی بیشتر، اوّل توجّه به این جمله ادبی بسیار زیبا، که بیشتر استاد عزیزم جناب دکتر نجد گرامی در آخر شب از این جمله در تالار بنابیان استفاده می کند، (شبتان متصل به نور).
تاریکی شب متصل به نور روز چهارشنبه است. در غیر این صورت باید گفت، ( نورِ روزِ سه شنبه متصل به ظلمت شب !!).
در جمله اول، معنایی فراتر از ظاهر واژه هاست، به خاطر پیام “پیروزی نور بر ِظلمت”. که برای خواننده، امنیّت و آرامش روحی ایجاد می کند. ?
همچنین است اگر بگوییم، زمستانتان متصل به بهار.
زیبایی و شهرت فصل “بهار” بیشتر به خاطر مبارزه با زمستان سرد و منجمد است، که دستان خشن زمستان را از فشردن گلوگاه مردم گرفتار زمستان، برمی دارد و آزاد می کند، تا بهار زندگی را دوباره تجربه کنند.
اگر روشنایی روز سه شنبه، متصل به تاریکی شب محسوب می شد، آن وقت یعنی غلبه “ظلمت بر نور”. بعبارتی( روزتان متصل به تاریکی). حکایتی از ناتوانی نور در پیروزی بر تاریکیست. هیچ آرامشی به همراه ندارد.
?- می خواهم عرض کنم که این نامگذاری ها از طرف بزرگان دانا، فرهنگ سازان هنرمند ایرانی، بسیار آگاهانه و عالمانه بوده است. مثل: آجرهای یک عمارت زیبا، حروف الفبای یک متن ادبی، الوان رنگ های یک نقاشی، نت های یک موسیقی، چکش های صنایع دستی، گره های یک فرش، گل های سوزن دوزی یک بانوی هنرمند، بهم بافته و دوخته شده است.
?- خدا رحمت کند شادروان حاجی عبدالقادر یزدان پناه را. سال ۱۳۵۶ بود، در کتابخانه عمومی بناب با “زنده یاد”، در مورد دقّت منجّمان ایرانی درتنظیم سالنامه شمسی صحبت می کردیم، مقایسه ای بود با تقویم هجری و قمری اعراب. استاد فرمودند، تقویم و سالنامه ایرانی بسیار دقیق نوشته شده است. اعراب عربستان آن زمان نمی دانستند و نمی توانستند ، از ۱ تا ۳۰ روز را بشمارند و نامش را یک ماه بگذارند، از طلوع و غروب ماه نشان می گذاشتند. می گفت مثلا می گویند، ( ماه “جمادی الاول” = سفت شدن مرحله اول پوست و مغز “چغاله” بادام و یا … / ماه “جمادی الثانی” = سفت و محکم شدن مرحله دوم پوست و مغز چغاله بادام و …/ زمانی می رسد می بینیم فصل زمستان است. اما ماه جمادالثانی است ، از سفت شدن چغاله بادام سخن می رانند و … !!!؟؟؟).
?? – از طرفی “شب چرشنبه”، مردم، سحر را در پیش روی خود می بینند و باروشن کردن آتش در کوی و برزن، به استقبال نور و روشنایی صبح بهار زندگی می روند. به همین خاطر میرایی تاریکی شب را در پدیداری نور خورشیدِ روز چهارشنبه دیده و نامش را چرشنبه سوری نامیده اند.??

سپاس از خوانش این نگارش
علی اصغر بالغ بازنشسته میراث فرهنگی بناب ۱۲ / ۱۳۹۹
???????

 

 

 

 

 

دیدگاه ها
  • adminn پاسخ به دیدگاه

    [ارسال از عبدالله مرغوب]
    درودبرشما استادگرامی،مطالبتون زندگی بخش وامیدآفرین وشادی آفرین ولذتبخش است،باآرزوی بهاری زیباودور ازکرونا ومریضی وگرانی ومشکلات ازدواج جوانان وباامیدسلامتی وتندرستی وشادکامی همه دوستان عزیزوخانواده های محترمشون.?????????

    سلام و عرض ارا ت حاج آقای بزرگوار جناب مرغوب
    ممنون و سپاسگزارم از خوانش این متن طولانی و محبت حضرتعالی
    البته به پای پست های زیبا و آموزنده جنابعالی نمی رسد.
    سپاس
    ????????

    اصغر بالغ, [۰۸.۰۳.۲۱ ۰۹:۴۳]
    [ارسال از Ozra Rahmani]
    سلام و عرض ادب جناب آقای بالغ ، روایت چرشنبه از قلم زیبای شما و شرح معنا دار پدیدارهای این روز ملی و دوست داشتنی ما را بیشتر به فهم و ارزش معنوی داشته هایمان فرامی خواند. ?و بیشتر ممنون و سپاسگزارم که با خوانش این متن بعد از مدتها چرشنبه را از تاریک خانه ذهنم به آفتاب آوردم. ❤️?

    سلام و سپاس خانم دکتر رحمانی
    سپاسگزارم از تشویق و دلگرمی هایتان
    این زیبایی ها نه در قلم حقیر که در دل فرهنگ و مراسم ملی ما ایرانیان جای گرفته است. ماندگاری این مراسم دلیلی است بر زیبایی و درستی راه. چه با گذشت زمان در کوره تجربه ایرانیان به این زیبایی شکل گرفته است و با طبیعت انسان ها سازگاری دارند و شادی می آفریند.
    سپاس
    ????????

    [ارسال از اسماعیل سهرابی]
    با سلام ودرود بر برادر بزرگوار اقای
    بالغ عزیز که رسومات را باعشق،به زیبایی
    مرقوم می فرمایید وجانی تازه به رسومات میدهید . اقای بالغ عزیز خیلی
    خلیی جسارت می کنم و پوزش می طلبم
    فکرمیکنم اشتباه تایپی باشد ( سه شنبه
    آخر سال چَرشنبه باشد)????⚘⚘⚘????

    [ارسال از اصغر بالغ]
    سلام و عرض ادب جناب سهرابی گل
    ممنون و سپاسگزارم از لطف و توجه حضرتعالی
    جنابعالی بزرگوارید

    ????????

    [ارسال از Sina Moshfeghi]
    شبِ چهارشنبه نوشتن

    میشه سه شنبه
    درسته؟

    [ارسال از اصغر بالغ]
    ممنون و متشکر هنرمند عزیز شهرمان درست می فرمایید می شود سه شنبه
    ارادت??????

    [ارسال از Rasoul YF]
    با درود و سپاس جناب بالغ بزرگوار
    از روایت شیرین مراسمات چرشنبه
    و انتقال آن به نسل های دیگر با پالایشی از بدعت های نادرست همچون بوی باروت و ترقه و انفجار و …..از دامن چرشنبه سوری این جشن شادیها و زدودن غبار از خانه ها و دلها و پایکوبی و دست افشانی و شادی و سرور و …..
    مثل همیشه زیبا و دلنشین ??????

    [ارسال از اصغر بالغ]
    سلام و عرض ارادت برادر بسیار بزرگوار
    جناب یگانه عزیز
    سپاس از این همه لطف و مهربانی، شکیبایی در خوانش این متن های طولانی با نگاه زیبایتان

    ????????

    اصغر بالغ, [۰۸.۰۳.۲۱ ۱۰:۱۶]
    سلام و عرض ارادت بهزاد جان مدیر توانا و دانا تالار بنابیان
    سپاس از توجه حضرتعالی و اینگه این متن را به تالار سنجاق کردی
    ????????
    [ارسال از خسروشاهی شانلی بناب]
    سلام و عرض ادب و احترام
    خدمت استادم جناب بالغ
    چارشنبه سوری ،مانندنگارش های قبلی ،دلنشین و زیبا،
    متاسفانه برای جشن چارشنبه سوری هم مثل مذهب مان ،واردخرافات شده ایم ،
    همان ترقه بازی های بی دلیل که فقط باعث ترس وبهم خوردن ارامش مردم میشود،
    و گاهی هم خسارات جبران ناپذیر
    مخصوصا برای شخص صاحب ترقه دارد،
    امیداست امسال باوجود ویروس کرونا با رعایت پروتکل های لازم
    جشن چارشنبه سوری بگیریم
    ⚘???⚘
    [ارسال از خسروشاهی شانلی بناب]
    سلام از نگارش زیبا وخوبتان لذت میبرم،
    وصف العیش،نصف العیش
    ???ممنونم

    [ارسال از اصغر بالغ]
    سلام و عرض ادب حاج جان
    از محبت و مهربانیتان، از توجه و تشویق حضرتعالی سپاسگزارم

    ??????

    [ارسال از Esmaeil Mohammadi]
    ??????????????❤️❤️❤️❤️

    سلام و عرض ادب دارم جناب محمدی بزرگوار،
    حضرتعالی لطف و محبت دارید
    سپاس ??????

    [ارسال از بهزاد نبی قدیم]
    با سلام ممنونم از مطالب زیبا و آموزنده تون آقای بالغ??

    [ارسال از اصغر بالغ]
    سلام و عرض ادب بهزاد جان
    سپاسگزارم از دلگرمی ها و تشویق های حضرتعالی
    سپاس ??????

    [ارسال از Rasoul YF]
    درودها آقای بالغ !?????????
    راستی آدم فکر میکنه لابد باید گوشه ای از این فرهنگ غنی و مراسمات و ….. از قلم افتاده باشد که در تجمیع این همه در ابعاد وسیع و جزئیات و زوایای مختلف امریست طبیعی ، اما ماشالله به جناب آقای بالغ با توضیح و توصیفات بسیار عالی تاریخی و فلسفی و دقت نظر و عشق و علاقه وافر نگذاشته اند از قلم بیفتد
    ای کاش بتوانیم به هر ترتیبی نسل امروز را با اینهمه زیبایی آشنا کنیم تا دست از لجاجت برسر بعضی از مسائل بردارند و و چرشنبه سوری را خدای ناکرده بکام خود و یا دیگران تلخ نکنند تا شاهد صبح روز چهارشنبه سالم و تماشای دختران کوزه بدست برای پر کردن کوزه های خود از آبهای روان و پاک از رودخانه ها و جویبارها باشیم ، آنروزها را یاد آورید! راستی چقدر شاد بودیم ! و رودخانه ها و جویبارها پاک و منزه !

    سلام و سپاس برادر بسیار بزرگوارم جناب یگانه عزیز

    ممنون از نگاه زیبایتان به نوشته حقیر.
    اعتقاد داریم انسان ذاتاً زیبایی پسند است، روزی از این لجاجت های گذرا، به اخلاق و رفتارهای زیبا روی خواهند آورد. در آرزوی آن روز، که کوزه ها را از آب زلال پُر خواهیم کرد.
    با درودی از بن جان
    ????????