نمایش نوار ابزار

نابسامان کمپ گردشگری سد”گل باغی” روستای دوش. (نماد ناتوانی). ق- ۳


⚫️ ?- وضع نابسامان کمپ گردشگری سد “گل باغی” روستای دوش در بناب.(نماد ناتوانی). قسمت سوم

?-《… با آگاهی و کسب اطلاع از وضع نامناسب سد “گل باغی”، تصمیم گرفتم پیش بروم. تا ۲۰۰ متر مانده به سد، دوباره راه آسفالت تمام شد و جاده خاکی با چاله هایی از بقایای باتلاق های تولید شده در زمستان، نمایان گردید. عبور از این راه بسیار سخت و پشیمان کننده است. به دنبال کمی آرامش روحی بودم، دانستم اندک آرامش و اعصاب باقیمانده را در اینجا هزینه خواهم کرد.
امّا هرچه باشد زیستن در کنار آب آرام بخش، دل آرام و دلگشاست، مثل آسمان آبی آرام است، افکار منفی را می شوید و اندکی به خویشتنِ خویش باز می گرداند.
خصوصا در این سال های خشکسالی که از هر گوشه کشور فریاد “العطش” بگوش می رسد. تشنگی از کودکان، گیاهان تا به استخوان حیوانات زبان بسته رسیده است. آب را از زیندگان گرفته اند و زیرزمینی به جوی جمعی از کارخانه داران جاری کرده اند تا رگ های حیاتی این سرزمین بخشکد.
?- فضای امروز زندگی روح می رنجاند و لحظه به لحظه زیست بشر را می خشکاند. می گویند در آینده، بیشتر درگیری ها بر سر منابع آب خواهد بود. زیستن در کنار آب، بختیاری و خوشبختی بزرگیست. تا زمانیکه آب را بهینه مصرف نکنیم، از “چمچه گلین”، فرهنگ و الگوی استفاده درست آب را نیاموزیم. مسئولین نادان را از سرکار بر نداریم و کار را به کاردان نسپاریم. زمین و زندگی را بر سرمان آوار خواهند کرد.
کمی جلوتر می روم، داد و فریاد چند نفر از گردشگران، در اعتراض به نبودن خدمات رفاهی در این کمپ را می شنوم.
برحسب وظیفه و تعصّب سوابق کاریم، ماشین را نگه داشتم تا بگویم ناشکری نکنید. زحمات و خدمات مسئولین را زیر سئوال نبرید.!! . گفتم برادران‌، برای ایجاد تاسیسات خدماتی اینجا با توجه به بیکاری و بی پولی مردم، از بیت المال هزینه های زیادی شده است، برای آسایش و آرامش شما و خانواده شماها، قدردان مسئولین باشیم.؟؟!!.
گفتند آقا، این کار از وظایف دولت است و پولش از جیب ملّت. ما هم دقیقاً به خاطر صیانت از اموال عمومی مردم لب به اعتراض گشوده ایم. عدم مطالبه گری امثال شماهاست که کارِ ما را به اینجا کشانده است.
?- گفتند مدّاحید یا منفعت طلب؟؟!!، انگار ستایش بیجا بخش بزرگی از فرهنگ زندگی تزویری ما را تشکیل می دهد، ریشه هایش را در تاریخ نظام سلطنت موروثی، ارباب و رعیّتی … باید جستجو کنیم. برخلاف مردم کشورهای پیشرفته و توسعه یافته، “نقد” و “نقد پذیری” بخشی از فرهنگ سازنده آن دیاران است.
گفتند شما چه نسبتی با این مکان داری،؟؟
سکوت کردم!!، چه باید می گفتم،!!؟ برای فرار از پاسخگویی برای کسانی که سواد و دانش پاسگویی را نمی دانند. به منش مسئولان و دولت مردان سیاست پیشه چنگ انداختم، به روش توجیه گران راویان، افکار مردم را به یک بحث جدید دیگری کشاندم، تا موضوع را تحت تأثیر قرار داده و از یادشان برود.
? – گفتم عزیزان نزدیک به سه هزار سال پیش کارشناسان وقت با مطالعه دقیق و نیاز منطقه در اینجا سدی ساخته بودند که شما آثار آن را مشاهد می کنید. دلسوزان وطن، سد را در جلو رودخانه صوفی (سپی چای) نساخته اند که “حق آبه” کشاورزان را به کارخانه “کاوه سودا” روانه سازند تا کشاورز را زمین گیر و دریا را آلوده کنند.
مرحوم کلانتر، ساکن بخش “خوشه مهر” بناب می گفت. “حق آبه” خوشه مهر، از آب صوفی چای را می دهند به کارخانه”کاوه سودا” و برای کشاورزان ما از فاضلاب پادگان آب می دهند.
آب سد “گل باغی” روستای دُوش فصلی است، چه در دشت تبخیر و هدر می شد و به دریا نمی رسید. با ساخت این سد قدیمی در زمستان آب ها را در پشت سد ذخیره می کردند تا در تابستان مصرف زمین های زراعی گردد.
این سنگ کاری ها چه با ملات “ساروج” کار شده، یادگاری از آن روزگاران است. عزیزان انگار شماها با تاریخ این سد آشنایی ندارید،!؟.
تاریخ سد دُوش …
سپاس از خوانش این نگارش

 

 

نگارنده مجموعه دو جلدی کتاب “نگاه نگارها”
علی اصغر بالغ بازنشسته میراث فرهنگی بناب
???????

دیدگاه ها