نمایش نوار ابزار

صنعت مسگری در بازار مسگران بناب.(بخش اول و دوم)

 

✳️- عکس فوق برادران فعّال پور در کارگاه مسگری، بازار حاج تقی بناب سال ۱۳۹۴

?-  صنعت مسگری در بازار مسگران بناب.(بخش اول و دوم)

این فیلم “زمان” را بر می گرداند به سالهای دهه ۱۳۴۰ و قبل از آن. عزیزانی که کارگاه مسگری سنّتی و کلاه “پهلوی” را ندیده اند، اینجا بر سرِ استادکار مسگر مشاهده می کنند. اکثر مردان میانسال و پیر مردان در بناب این کلاه را به سر می گذاشتند. کلاهی بود از پارچه پشمی ضخیم به رنگ سرمه ای و مشکی ساده.
جالب است بدانیم کلاه پهلوی را در بازار سرپوشیده کلاهدوزان بناب می دوختند و به کاروانانی که از این شهر عبور می کردند به همراه ظروف مسین و سایر کالا ها می فروختند.
?- دیوار های دود گرفته کارگاه، کوره ذغالی با بادزن دستی (چوریح)، که باد را از زیر کوره ذغالی می دمید تا حرارت و دمای آتش مستقیم محل مورد نظر را ذوب کند. در بازار مسگران
شاگردانی که سخت ترین کار یعنی بخش زنگ زدایی از ظروف کهنه مس را در زیر کف پاهایشان، با ماسه خیس و یک تکه پارچه کهنه بنام (شال پا)، به صورت چرخشی از نیم تنه، صبح تا شب “سمباده” کشی می کردند تا ظروف برای سفیدکاری آماده شوند.
?- هنوز کار در کارگاه های مسگری و آهنگری دوره کودکی، مثل فیلم از جلو چشمانم می گذرد. و هنوز ریتم و ضرب آهنگ موسیقایی چکش زنی ها با صداهای زیر و بمشان، در بازار آهنگران و مسگران، در گوشم تنین انداز است، برایم سئوال بود چطور این صنعتگران با این صدا صبح را شب می کنند، اما باید بود و اظهار نظر کرد، اینگونه ضرب آهنگ خسته کننده نبود. مگر اینکه کسی به شغلش علاقای نداشته باشد.
*- چکش زنی های حرفه ای، مسگرانی که جای چکش صنعتگران مثل دانه های ذرّت به زیبایی کنارهم، روی ظروف می چیدند. همچنین چکش های دستیاران استاد آهنگر، که ۳ و یا ۴ نفر بودند چنان حرفه ای چکش هایشان را متوالی و پی در پی به محل مورد اشاره “استا ” می زدند که فاصله ضربات چکش ها از هم، کمتر از (یک پنجم) ثانیه بود. هرکجا استا یک چکش کوچک می زد، دستیاران چکش باران می کردند. کوچکترین اشتباه و عجله در ضربات پی در پی، صدمه می آفرید.
چکش زنی ها از اول صبح تا شب، حکایت از رونق اقتصادی و کسب و کار در این شهر را داشت.


✳️- عکس فوق برادران فعّال پور در کارگاه مسگری، بازار حاج تقی بناب سال ۱۳۹۴

?- زمانی که هنوز خودرو ها در جاده ها جلوه گری نمی کردند و خیابان کشی نشده بود. کاروان های تجارتی برای ورود به بناب، بعد از عبور از دروازه تبریز، وارد مسیرهای: کوچه تبریز، راسته بازار، بازار آهنگران، بازار مسگران، بازار حاج تقی، در مسیر جاده فرعی ابریشم، وارد محله “کُردجَلدی” و دروازه “گاودول” می شدند و بعد از خروج از این دروازه برای تجارت به سمت شهرهای جنوبی کشور و برای زیارت به مکه و کربلا می رفتند.
?- زمان می گذرد و یا “ما” در “زمان” می گذریم. اما این شیوه کار و زندگی همان قدر که برای نسل ما خوش بود و خاطره انگیز. شاید همان قدر هم برای نسل صنعت و تکنولوژی امروز کسل کننده باشد.‌
با توجه به سابقه طولانی مسگری، به احتمال زیاد صنعت مسگری از دوره صفوی در این شهر رونقی داشته است. به استناد اسامی مسگران بنابی که در کتاب “نگاه نگارها” آمده است، در یک مقطع تاریخی، دهه ۱۳۰۰ بیش از ۱۲۰ نفر در این شهر کوچک به صنعت و تجارت مسگری مشغول بوده اند. تولیدات انواع ظروف مسین را برای صادرات به تجار می فروختند.
?- بعد از آمدن ماشین، تعریض خیابان ها و کوتاه شدن بین شهرها، راکد شدن اقامتگاه های بین شهری (منازل) کاروان ها. جاده های قدیمی، کاروانسراهای بین راهی، متروکه گردیدند. مسگران مجبور شدن خودشان به صورت گروه های چند نفره در شکل کاروان های تجارتی در مهارت های فنی مختلف، از سفید کاری ظروف، تعمیر کاری و فروش ظروف مسین، تا شهر های شمالی مرزی رود ارس و از جنوب به شهرهای منطقه کردستان به تجارت می رفتند. ماه ها از خانواده دور می افتادند.
?- خوشبختانه بعد از دهه ها وقفه صنعت مسگری امروزه یواش یواش جان می گیرد.
(پایانی)


علی اصغر بالغ
بازنشسته میراث فرهنگی بناب

????????

علی اصغر بالغ
بازنشسته میراث فرهنگی بناب
????????

دیدگاه ها