نمایش نوار ابزار

✳️- “خوندولان” در بناب.  (مغولان در خون دولان): (قسمت اول)

✳️- “خوندولان” در بناب.  (مغولان در خون دولان): (قسمت اول)

 

?- خوندولان ، منطقه ای است به فاصله یک کیلومتری در سمت غرب شهر بناب، چه در کنار “قره تپّه گزویش” قرار گرفته است.

     قره تپّه گزویش، تاریخی از هزاره اوّل و دوم پیش از میلاد مسیح را در دل خود جای دارد، آخرین لایه تمدنی روی این تپه نشان از آتش سوزی در دوره ایلخانیان مغول می باشد. آنچه از دوران کودکی از این منطقه در یاد دارم، خوندلان تا ۶۰ سال پیش یک دره ای بود، پُر از آب و نیزار، بعدا در اثر توسعه شهر و ارزشمند شدن زمین، این نیزار را پُر و تسطح نمودند و به زمین های کشاورزی تبدیل کردند.

اما چرا نام این محل “خون دولان” به خود گرفته است؟ و قرن هاست به این نام باقی مانده؟

? – بعضی وقت ها برای یک اثر تاریخی هیچ نوشته ای وجود ندارد، در این شرایط مجبورند تاریخ آن محل را از دل خاک یعنی از سفال های موجود و آثاری که از داخل آن تپه و یا آن منطقه بیرون می آید، همچنین از واژه هایی که در آنجا بجای مانده است، یا از ادبیات و افسانه هایی که در سینه مردم وجود دارد، استفاده کنند. کما اینکه باستان شناسان هم از همین شیوه استفاده می کنند.

?- خوندولان از جمله آثاری است که به عللی تا به امروز درباره اش نوشته ای یافت نشده، ما  مجبوریم از آثار بجا مانده، از افسانه ها و داستان های باقی مانده در سینه مردم و از واژه های بجای مانده استفاده کنیم.

?- توضیح: واژه هایی که در این نوشته ها می آید، نگارش بر مبنای گویش محلی بناب است و معانی آن نیز نظر نگارنده است، مبنایش هم مقایسه با واژه های مشابه باستانی موجود در بناب می باشند.

?- خوندولان از سه جزء (خون+دول+ان) تشکیل شده است. خون، مایع سرخ رنگی که در تمام رگ های جانداران جریان دارد.

 “دُول “dool”، به معنی ظرفی گودی که با آن آب کشند، سطل، ظرف مربع و مخروطی شکل که پر از غلّه سازند، ظرف چرمین و یا فلزی که با آن آب کشند. (فرهنگ فارسی معین).

    در اینجا به معنی “گود” یا “دره” مانند (“دُولچه” = دُول + چه = ظرف کوچک آب)./ (“دُولاب” = دُول + آب = ظرف گود برای آب)/.  (“مَمِه دُول mama dool” = ممه + دُول = پستان، مادر، شیر مادر،(دهخدا) + گود = گودی یا دره ای که گاو و گوسفند ماده شیرده را از دیگران جدا می کردند و در این دره علف زار نگه می داشتند و می چرانیدند و نام روستاییست در ورودی بخش لیلان/. (“مَمقان یا مَمه گان” = محل نگهداری پستانداران شیرده = نام شهری در نزدیکی آذرشهر)/.  (“دولدور” = پرکردن گود)/. و…

ادامه دارد۰۰

 

اصغر بالغ

بازنشسته میراث فرهنگی بناب

?????????

دیدگاه ها