نمایش نوار ابزار

قلاع حوزه جنوبی آذربایجان شرقی. خاطراتی از قلعه “زهاک” هشترود( ق- دوازدهم)

قلاع حوزه جنوبی آذربایجان شرقی. خاطراتی از قلعه “زهاک” هشترود( ق- دوازدهم)

🌻-… در سال ۱۳۷۲ مدیرکل وقت به حقیر ماموریت داد که نزدیکترین  راه را برای مرمّت قلعه ضحاک پیدا کنیم. در این راستا چندین بار به همراه راهنمای محلی، تمامی راه های عملی مورد بررسی و گزارش گردید.

۱-  در شرایط فعلی، حمل مصالح از قبیل آجر و سیمان از راه روستای عربلو که به قلعه نزدیک است امکان پذیر  می باشد.

۲- ماسه را باید از بستر رودخانه “قرانقو” که به دور قلعه ضحاک جریان دارد و نقش خندقی را ایفا می کند برداشت و به علت صعب العبور بودن دیواره های قلعه باید بوسیله قاطر به بالای قلعه کنار برج برسانیم.

۳- “سنگ” را، از سنگ های پراکنده در سطح قلعه جمع آوری کنیم. بعلت سردی هوای منطقه باید مصالح قبلا در محل ذخیره سازی گردد.

🌹 – در سال ۱۳۷۳  مدیرکل وقت جهت بازدید از راه های شناسایی شده از روستای عربلو تا کنار رودخانه قرانقو آمدیم، از داخل آب رودخانه قرانقو ( همان راهی که امروزه پل موقت گذاشته اند)  عبور کرده به داخل قلعه ضحاک رسیدیم.

🌹- به هنگام گشت زنی در داخل قلعه، نقطه ای از سطح قلعه به قطر ۲ متر و به عمق ۵/ ۱ متر،  توسط قاچاقچیان حفاری شده بود. از داخل مکان کنده شده،  سنگ شکسته ای نسبتاً بزرگ که احتمال می رفت تکه ای از ستون های عمارت این قلعه باشد،  به رنگ طوسی سیر از زیر خاک بیرون آمده بود. در سطح صاف و صیقل یافته سنگ،  دو عدد خوشه انگور درشت دانه ای گذاشته بودند.  البته می خواهم  عرض کنم این قدر کارشان ظریف و زیبا بود، آنقدر هنرمندانه برجسته کاری کرده بودند، انگار خود خوشه انگور از دستشان افتاده بود.

👏- برای ایجادِ انگیزه و خودباوریِ من ایرانی بسیار تاثیر گذار بود، بر هنرِ هنرمندان گذشته ی ایران و بر ایرانی بودم می بالیدم که بیش از دو هزار سال پیش، بدون داشتن ابزار و آلات امروزی، بدون توجه به افکار و عقاید اقوام دور و برِ خود که هر گونه مجسمه سازی، نقاشی  و موسیقی را حرام می دانستند. گنجینه ای از مهارت و فنّ، علاقه به آفرینش عشق در زیبا زیستی انسان ها،  در به تصویر کشاندن زیبایی های طبیعت خویش، در دورترین و محروم ترین منطقه،  اینچنین در بلندای کوه های سرد و کولاک، در سخت ترین شرایط، برای درس آموزی فرزندان و جوانان امروزِ وطن، به یادگار گذاشته اند.

      نمایشی از شعور ایرانی در کشف معادن، سنگ شناسی، برای اجرای ماندگاری هنر صنایع دستی،  ذوق و شوق و شادابی ایرانیان در عهد باستان بود.

     بی جهت نیست که دوستداران و  علاقمندانِ آفرینش زیبایی های معماری ایرانیان را،  ایرانِ باستان، مهد تمدّن می نامند. از سراسر جهان به تماشا می آیند، به احترامش می ایستند، لحظاتی در زیبایی های تمدّن ایرانی محو  می شوند و انرژی و  آرامش می گیرند.

 🍃- سنگینی سنگ، همچنین رعایت ضوابط میراث فرهنگی مبنی بر اینکه آثار باید در محل خود نگهداری شود، اجازه نمی داد آن را با خود به اداره بیاوریم، چناکه قاچاقچیان نتوانسته بودند با خود حمل کنند. و… ( ادامه دارد)

 

 

    علی صغر بالغ

بازنشسته میراث فرهنگی بناب

🌲🌾🌹🙏🙏🌹🌾🌲👈

دیدگاه ها