نمایش نوار ابزار

واژه های باستانی در گویش مردم بناب (سری سوم)

واژه های باستانی در گویش مردم بناب (سری سوم)

🙏🏻 – واژه های زیر به چه زبانی؟ چه زمانی؟ و به که قومی تعلّق دارند؟

۱- نگارش بر مبنای گویش محلی بناب است.

۲- زبان شناس نیستم، بیشتر نظر شخصی است. احتمال اشتباه در نگارش و در معانی واژه ها وجود دارد.

🌺 – واژه ها

*چین = چینش، کنار هم گذاشتن، چیدن، برداشتن

* بچین= bchin  ب + چیدن = چیدن با = درو کردن و چیدن سنبل های گندم.

* گلچین = گل + چین =  چیدن گل، چینش گل

* اَچین=  achin اَ + چین = آمدن برای چینش، کنار هم گذاشتن

*چین چین = چینه چینه، گذاشته شده کنارهم مانند چین دامن

بیجار چین= بیجار + چین = وسیله کوچک آهنی دستی، برای بیجار کردن و چیدن علوفه

* قلمه چین = قلمه + چین =وسیله ای برای چیدن قلمه ها و بوته های درختان

* سِه چین= sechin سوا کنید، جدا جدا چینش کنید و بردارید.

* سُچین =  sochin سُ + چین = برداشتنِ چینش ها، برداشتن ساخت و ساز ها چه بصورت لایه به لایه، دوخت شده ها

* تُچین=  tochin تو + چین = چینش به داخل چیزی

* اُل چین=  olchin ، چینش مترها در کنار هم، برداشتن اندازه

* جِچین= gechin چینش زندگی، چینشِ رفتارهای سازگاری، سازش

* چَچین=  chachin چَ+ چین= کشیدنِ چینه ها = کشیدن و برداشتن علف های اضافی

* دارچین= دار + چین = دارایِ چین = پوست هایی چه روی هم لایه لایه چینش شده

* تَه چین= tahchin  تَه + چین = چینش و گذاشته شده در ته وسیله ای

* تچین = tchin ت + چین = چینشِ تکّه = بدوزید

* تَ چین = tachin  تک + چین = چینش و گذاشتن یکی

* خبرچین = خبر + چین = چینش  و برداشت خبر. خبرنگار

* جُور چین= جُ + ور+ چین = پرندگان رنگ کبود + کنار + چینش = کبوترهایی که بر روی دیوار و یا برج کبوترخانه در کنار هم‌ نشسته اند.

* خوشه چین= خوشه + چین = کسی که خوشه های گندم را دسته دسته می چیند. برداشت می کند.

* سرچین= sarchin  سَر+ چین = چینش به بالاها

* چینه دان = چینه + دان = چینش + دانه = چینش دانه، جابی در بدن مرغ که دانه ها اول در آنجا کنار هم چیده می شود.

* دَسچین = دست + چین = برداشت و چیدن با دست و …

 

 

علی اصغر بالغ

بازنشسته میراث فرهنگی بناب

 

دیدگاه ها