عید نوروز و چرشنبه بازارِ تاریخی بناب قسمت اول
🌹- آخرین سه شنبه هفته ی هر سال را چرشنبه بازار می نامند، این بازار متّصل و متعلّق است به خرید وسایل شب چرشنبه سوری. لذا نامش از چرشنبه گرفته شده. چرشنبه بازار اوّلین پیام آور و نوید دهنده ی فرا رسیدن عید نوروز باستانی ست.
🌻- این بازار نمایشی از زیبایی های فرهنگ ایرانی ست. روز افتتاحِ جشنواره ی استقبال از جشن های نوروز. روزِ صبحِ بیداریِ طبیعت، شستن صورت به آب پاکِ باران بهاری ست. شروعی دیگر برای تولید و تامین نیاز زیست زیندگان. روزِ مقاومت و شکستنِ محاصره ی آداب و رسوم ملی شاد ایرانیان، از حصار مهاجمانی چه با فرهنگ ایران زمین بیگانه اند. دست ردّ بر سینه ی ترویج فرهنگِ جنگ و خشونت طلبی
🌺 – روزِ “نمایشِ” شور و نشاط میدانی برای کودکان است. دست در دست خانواده ها، برای بازدید از پُر جاذبه ترین روزِ گردشگری، بازاری مملو از جمعیّت. تقلّای رفتن به آغوش پدر، برای دیدن مناظر زیبای بازار از بالاست. بر داشتن تصویری ماندگار در ذهن تاریخی خویش. اینجا همه چیز برای کودکان تازگی دارد.
👈-روز شکستن قلک هاست، آموزش فرهنگِ پس انداز، داد و ستد به کودکان ایرانی ست. به جریان انداختن سرمایه های اندک، در چرخه رونق اقتصاد ملی
🍃- روزِ همنواری طبیعت با زیست موسیقایی زیندگان. روز نواختن طبل و شیپور، نه برای یک ماه “شب و روز” در ماتم و عزای همگانی. و یک ماه دیگر تحریم و تعطیل شادی مردم. چه برای بیش از ۳۰ روز ایجاد نشاط ملی تا روز سیزده به در. و بدنبال آن آمدنِ ماهِ اردی بهشت، ماه وزیدن هوای عطرآگینِ صبایی، و لذّت از صفای سفرهای طبیعت گردیِ بهارانه ی ایرانیان
🌺- روزِ برداشت سهمی از شادی های کودکانه است. یکسال کودک از پدر و مادر تقاضا می کرد این را بخر، آن را بخر؟!. امروز این پدران و مادرانند که از کودکان تقاضا می کنند، هرچه دوست دارید برایتان بخریم.
👏 – کودکان محو تماشای اسباب بازی های متنوع رنگارنگ ،چیده شده در کف خیابان. به هر طرف نگاه می کنند پر است از وسایل سازگار با طبیعت. در برابرش یک سئوال بزرگ ایجاد می شود. امروز مگر چه روزیست؟، این همه جمعیّت شیپور زن، با بزرگانی که به کودکان مجال نمی دهند، وضعیّتی چه نه دیروز مثل امروز بود و نه فردا این چنین خواهد شد. چه اتفاقی افتاد است ؟
👏- روزِ فرستادن یک خونچه پر از عاطفه و محبت و مهربانی، از طرف پدران و مادران به خانه دخترانی که از جمع گرمشان به خانه ی مهر دیگر پیوسته اند. تا آهنگ هستی را به زیباییِ گل بیآرایند و تداوم بخشد و چراغ زندگی را روشن نگهدارند.
( ادامه دارد)
علی اصغر بالغ
بازنشسته میراث فرهنگی بناب
🌹🙏🏻🍃🙏🏻🌹
معین جبارفام
سلام استاد بزرگوار عرض ارادت
استاد از رسومات مرسوم ایام عید قدیم ام عنایت کنید بر این نسل جوان بگین بهره مند
من شخصه ته حدود بستن پارچه به درب خویشاوندان را دوست دارم تا حدودی این رسم با خواهرزاده و برادر زاده ها روز چهار شنبه سوری احیا می کنیم به جای ترقه و فلان دستمال می افتیم درب فک فامیل از سایر رسومات بگین ✌️❤️
اصغر بالغ, [۰۳/۰۳/۲۰۲۴ ۰۹:۳۳ ب.ظ]
سلام استادم ، مهربانا
درود بر شما که اینقدر عالی توصیف می کنید ، چطور می توانید یک فضای سه بعدی را به این زیبایی در صفحه دوبعدی رسانه جلوه بدهید؟ کلمات ساده ، جملات شیوا اما پر از جادو ، پر رمز و راز ، خیال را می گشایی به ورای سال های دور و تو ، انگار وسط چرشنبه بازار ، لابلای آن همه رنگ ، آن همه شور ،ان همه زیبایی و کودکانی با لبان پرغنچه ، و چشمانی پر از خنده ، لبالب شادی ، بی گمان شما نماینده تمام خوبی ها ، پاکی ها ،شادیها و لطافت های انسانی هستید
در قلمتان صلح جاریست و خیالتان نه تا دم در بهشت که تا اندرونی آن قد کشیده است .
زمانه مدیون شماست ، من هم منت دارشما هستم استاد خوبم 🙏🌹🌹🌹
دکتر نجدگرامی